غروب همان روز که قضیه مدرسه فیضیه اتفاق افتاد، ما در منزل امام بودیم که خبر آوردند در فیضیه، طلاب را کتک زده اند و قصد دارند به این جا بیایند. مرحوم آقا سید محمد صادق لواسانی که از دوستان بسیار نزدیک امام بود بلند شد و در خانه را بست. تا امام فهمیدند بلافاصله بلند شده و در خانه را باز کردند و فرمودند: «فرزندان مرا کتک بزنند و من در خانه ام را به روی خود ببندم؟» سپس به نماز ایستادند و مانند شبهای دیگر نافله هایشان را نیز خواندند، در حالی که ممکن بود هر لحظه به خانه ایشان هجوم آورند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 236.
راوی: حجه الاسلام توسلی.