یک وقتی امام به من می فرمودند: «وقتی که آمدند، ابتدا در را شکستند و ما را گرفتند و بردند و گذاشتند در ماشین.» در راه که داشتند می رفتند، «آنها مرا می بردند و خودشان می لرزیدند.» امام فرمودند: «به جدم من نترسیدم.»
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 239.
راوی: آیت الله مشکینی.