یادداشت

خیر اصلاً نترسیدم‏

پس از پانزده خرداد که امام از زندان آزاد شدند و در قیطریه بودند، آیت الله مرعشی‏‎ ‎‏که به دیدن ایشان آمده بودند پرسیدند: «وقتی می بردنتان نترسیدید؟» امام فرمودند: نخیر‏‎ ‎‏اصلاً نترسیدم، حتی توی راه که می رفتیم من استنباط کردم که اشاره کردند به طرف‏‎ ‎‏دریاچه حوض سلطان (دریاچه نمک) – آن موقع شایع بود که کسانی که مخالفتی با شاه‏‎ ‎‏یا حکومت می کردند و یا اگر در ارتش مخالفی پیدا می شد، آنها را می آوردند و در دریاچه‏‎ ‎‏نمک می انداختند – لذا احساس کردم اشاره کردند به آنجا آن وقت هم، والله نترسیدم. 

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 241.

راوی: دکتر محمود بروجردی.



خیر اصلاً نترسیدم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: