ظهر آن روزی که مرحوم حاج آقا مصطفی رحلت کرده بودند و منزل امام پر بود از کسانی که برای تسلیت به محضر ایشان می آمدند وقتی همه رفتند اذان ظهر شد. امام بلند شدند و تشریف بردند وضو گرفتند و فرمودند: «من می روم مسجد.» گفتم ای وای، آقا امروز هم برنامه همیشگی نماز جماعت خود را ترک نمی کنند. به یکی از خادمها گفتم زود برود به خادم مسجد خبر دهد. وقتی مردم فهمیدند که امام به مسجد می آیند جمعیت از هر طرف به مسجد ریختند. وقتی با آقا به مسجد رسیدیم جمعیت که گریه می کردند و ضجه می زدند، راه را باز کردند و امام داخل مسجد شدند مردم با تعجب به هم می گفتند: «یعنی چه؟! خمینی ابداً ما یبکی» خمینی ابداً گریه نمی کند.
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 247.
راوی: حجه السلام فرقانی.