یادداشت

من از این اتاق تکان نمی خورم‏

یک روز در مدرسه رفاه بودیم، گفتند که تقریباً اطلاعات موثقی رسیده که امشب‏‎ ‎‏می خواهند بریزند به مدرسه رفاه و خانه امام را مورد حمله قرار دهند ما یک منزلی را‏‎ ‎‏پشت مدرسه علوی دیدیم که امام را از در پشت مدرسه ببریم به آن خانه، که شب آنجا‏‎ ‎‏باشند. آقای هاشمی و سایر رفقا رفتند با امام صحبت کردند، ایشان فرمودند: «هر کسی‏‎ ‎‏که می خواهد برود، من از این اتاق تکان نمی خورم.» آقای هاشمی گفتند که من دوباره‏‎ ‎‏ خدمت امام رفتم و گفتم که وجود شما لازم است. ایشان باز فرمودند: «هر کس که‏‎ ‎‏ می ترسد برود، من تنها، توی اتاق خودم می مانم.» همه وحشت زده بودند ولی امام یک‏‎ ‎‏لحظه ترس و وحشت نداشتند و عین برنامه هر شب، موقع خوابشان خوابیدند و سحر‏‎ ‎‏ بلند شدند. 

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 261.

راوی: آیت الله شهید محلاتی.



من از این اتاق تکان نمی خورم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: