عده ای از رفقا به نزد امام رفته و با اصرار از ایشان خواستند که مدرسه را ترک کرده و به مکانی امن بروند، اما امام عزیز که در نهایت آرامش بسر می بردند با این پیشنهاد مخالفت کردند و اظهار داشتند که به هیچ وجه مدرسه را ترک نخواهند کرد. به یاد دارم آقای خلخالی در آن شب گفت تصمیم دارم شب را کنار در اتاق امام صبح کنم تا اگر خدای نخواسته حادثه ای رخ داد، اولین کسی باشم که جان خود را نثار می کند. امام بدون اینکه تفاوتی میان آن شب و شبهای دیگر قایل شوند در آن شب بحرانی، نماز شب خواندند و در کمال آرامش، شب را به صبح رساندند.
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 262.
راوی: حجه الاسلام آشتیانی.