قبل از عملیات فتح المبین ما در چهار نقطه قرارگاه داشتیم که می بایست از این مراکز نیروها به پای کار بروند. ولی قبل از اینکه ما وارد مرحله عملیات بشویم، دشمن با تهاجم سریعی به دو محور از این چهار محور حمله کرد و آنها را با خطر جدی روبرو ساخت. از طرف دیگر وضع دو محور دیگر هم با این وضعیت جدید در مخاطره می افتاد. لذا برادران همه متفق النظر بودند که در این رابطه از امام سوال و کسب تکلیفی بشود که با این مشکل چه باید کرد. فرصت زیادی هم در دست نبود. لذا اینجانب خود را ظرف مدت بسیار کوتاهی از دزفول به تهران رساندم و بعد از تعیین وقت ملاقات، عصر آن روز خدمت ایشان شرفیاب شده، مساله را مطرح کردم امام فرمودند: «حالا منظور شما چیست؟ می خواهید استخاره کنید؟» عرض کردم: «هرچه شما دستور بفرمایید.» فرمودند: «نگران نباشید، در این عملیات ان شاءالله فتح و نصرت با شماست. بروید و عملیات کنید و پس از این اگر استخاره هم خواستید، خودتان بکنید.» از برخورد بسیار روحیه بخش و آرام بخشی که این نفس مطمئنه با این مساله کردند، ما به دزفول مراجعت کرده و برخورد بالا و قوی روحی امام را با این امر به اطلاع برادران رساندیم و چون ایشان استخاره را هم نفی نکرده بودند، تفالی به قرآن زدیم که سوره مبارکه فتح درآمد، با این آیه «لقد رضی الله عن المومنین اذیبایعونک تحت الشجره»... که بعد در ادامه آیات می فرماید که شما غنایم زیادی که قابل شمارش نیست از دشمن می گیرید. ما پس از حصول نتیجه این تفال و استخاره، روحیه شروع به عملیات را در خود چندین برابر می دیدیم و برای همین بود که بر اساس این استخاره نام عملیات را «فتح المبین» گذاشتیم. «فتح» برای نتیجه بخشی عملیات رزمندگان اسلام و «مبین» نشانه گستردگی و نتایج خیره کننده عملیات بر اساس آیه شریفه «انا فتحنا لک فتحا مبینا.» نکته قابل توجه و جالب در این رابطه آن بود که بر اساس آیاتی که در استخاره درآمده بود ما تا هفت ماه پس از عملیات آزادی خرمشهر که حدود یک ماه پس از فتح المبین انجام شد، در حال جمع آوری مهمات غنیمتی از دشمن بودیم و به دلیل گسترش و پراکندگی زیاد زاغه های مهمات دشمن در منطقه و عدم شناخت کامل ما از آنها گاه و بیگاه به دلیل تبادل آتش یکی از آنها منفجر شد. این عملیات به سرعت پیروز شد و تثبیت گردید و آتش دشمن هم به سرعت خاموش شد و ما هرچه در این عملیات فتح المبین افتخار و پیروزی کسب کردیم به یمن و برکت روح بلند حضرت امام بود.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 285.
راوی: محسن رضایی.