در اوایل طلبگی در محوطه مدرسه فیضیه با سیدی که آن موقع معمم نبود آشنا شدم. به او آقا مصطفی می گفتند. من می دیدم که این آقا مصطفی همیشه با یک سید خیلی باوقار و سنگین و متین به مدرسه می آید. این سید جلیل همیشه – سرش پایین بود و لباس مرتبی می پوشید. روزی به حاج آقا مصطفی گفتم: این آقا کیست که شما با او می آیید و می روید؟ گفت: پدر من است.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 315.
راوی: حجه الاسلام علی دوانی.