یادداشت

توی کتابها دیده نمی شدند

مطالعه امام، خیلی زیاد بود. من واقعاً وقتی وارد اتاق می شدم، می دیدم توی‏‎ ‎‏کتاب گم هستند. ایشان نشسته بودند و یک میز جلویشان بود. به بلندی یک متر‏‎ ‎‏دورشان کتاب بود که ایشان اصلاً گم بودند توی این کتابها. شاید مثلاً بعضیها شوخی‏‎ ‎‏می کردند، می گفتند: هنوز آقا بلند نشدند از جایشان، دوستان که می آمدند آقا را ببینند‏‎ ‎‏همیشه توی آن اتاق بودند. فقط وقتی چای می خواستند با قاشق می زدند توی نعلبکی یا‏‎ ‎‏به استکان چایی. موقع غذا بلند می شدند می آمدند. 

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 335.

راوی: صدیقه مصطفوی.



توی کتابها دیده نمی شدند؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: