یک روز امام مساله رفتنشان به ترکیه را چنین نقل می کردند: «مرا مستقیم آوردند تا فرودگاه. هواپیما آمده بود. داخل هواپیما که رفتیم دیدیم که یک قسمت را پتو انداخته اند و تا اندازه ای برای نشستن منظمش کرده اند. معلوم شد که این هواپیما باری است. آنها گفتند چون هواپیمای مسافربری آماده نبود ما خواستیم شما را با این هواپیما ببریم تا این کار به سرعت انجام شود. من گفتم نه خیر، به خاطر اینکه نمی خواستید من در میان جمعیت باشم که بروم».
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 359.
راوی: راوی ندارد.