یک روز یکی از خبرنگاران خارجی به من گفت ما از رابطه امام با خانمها چون عکس یا فیلمی در اختیار نداریم (چون امام برای سوءاستفاده های احتمالی اجازه نمی دادند وقتی خانم نزدیک ایشان است عکس یا فیلمی برداشته شود) خوب است وقتی امام از چادر خارج می شوند شما به عنوان اینکه می خواهید سوالی از ایشان بکنید دنبالشان حرکت کنید تا ما بتوانیم فیلم تهیه کنیم تا با کمک این فیلم ثابت کنیم که در این جا وضع خانمها چطور است و امام با خانمها برخلاف تبلیغات غرب مخالفتی ندارند. تا امام از چادر بیرون آمدند و من نزدیک رفتم سوالی از ایشان بکنم با دستشان اشاره ای کرند که نزدیک من نشوید و از کنار من حرکت کنید بعد که وارد اتاق شدم، با لحن مهربانی به من فرمودند: این سوالی را که در راه از من کردید کسی یاد شما داده بود؟ گفتم بله آقا. فرمودند: باید اول به من می گفتید من راهنماییتان می کردم چون ممکن است اینها آدمهای مغرضی باشند و بخواهند بعدها مشکل ایجاد کنند. بعدها حدس امام درست درآمد و متوجه شدم که آن خانم عوضی از کار درآمد. دو روز بعد آقای اشراقی آمدند و عکسی را نشان دادند که یک عکاس وقتی من در را پشت سر امام می بستم با ظرافت خاصی عکس از من و امام گرفته بود. امام آن عکس را به آقای اشراقی داده و فرموده بودند که عکس را به من بدهند. شاید ایشان می دانست که من مثل آقایان دلم می خواست عکسی از ایشان داشته باشم.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 371.
راوی: مرضیه حدیده چی (دباغ).