یادداشت

نمی توانم امضا کنم‏

روزی خدمت امام نشسته بودم. در منزل را زدند، رفتم، نامه ای از آقای بهبهانی‏‎ ‎‏آوردند که یکی از رجال سیاسی و دینی آن زمان و بسیار هم پرقدرت بود. شخص پیغام‏‎ ‎‏آورنده گفت: «آن نامه را به آقا بدهید و بگویید آقای بهبهانی گفتند این نامه را امضا‏‎ ‎‏کنید.» امام نامه را خوانده و فرمودند: «به خود پیغام آورنده بگویید بیاید. من به آن آقا‏‎ ‎‏گفتم بیاید. وقتی او آمد، امام به او فرمودند: «هر کس که بخواهد من برایش اجازۀ اجتهاد‏‎ ‎‏بنویسم، باید حتماً ده سال تمام با من باشد و از نظر علمی با من باشد تا امکان اجازه‏‎ ‎‏دادن به ایشان باشد. سپس نامه را به شخص واسطه دادند و فرمودند «من معذورم،‏‎ ‎‏نمی توانم امضا کنم.» اگرچه این قضیه به خودی خود مهم نیست ولی در آن زمان‏‎ ‎‏پشتیبانی آقای بهبهانی از امام خیلی با ارزش بود. با این همه امام جز به حقیقت الهی‏‎ ‎‏به چیز دیگری توجه نمی کردند. 

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 402.

راوی: آیت الله مسعودی خمینی.



نمی توانم امضا کنم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: