اوایل نهضت که قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی پیش آمد و روزنامه ها پیرامون آن مطالبی نوشتند، بر اثر ایستادگی و افشاگریهای امام پس از چندی نوشتند که این قانون لغو شده و حرف خودشان را پس گرفتند. یکی از رفقای اهل علم که آدم بافضلی است در این رابطه برای امام اشعاری سروده بود. یک روز بعد از ظهر ایستاد و اشعارش را خواند. بعضی از رفقا گفتند ایشان را خدمت امام بفرستید تا برایش پول بگیریم. من پیشقدم شدم و خدمت امام رفتم و مطلب را عرض کردم. فرمودند: «چون برای من شعر گفته است نمی دهم.» من هر چه اصرار کردم نتوانستم حتی یک ریال برای آن آقا از امام پول بگیرم.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 235.
راوی: حجه الاسلام قرهی.