یادداشت

نمی خواستم کوچکترین خواهشی بکنم‏

مرحوم حاج آقا مصطفی می گفت وقتی مرا به ترکیه تبعید کردند و من بعد از سه‏‎ ‎‏چهار ماه به خدمت امام رفتم دیدم لای پرده های اتاق فقط یک ذره باز است و روشنایی‏‎ ‎‏کمی به داخل اتاق می آید خدمتشان عرض کردم چرا این پرده ها را کنار نمی زنند. بعد‏‎ ‎‏پرده ها را کشیدم کنار و گفتم چرا شما در تاریکی نشسته اید؟ فرمودند من نمی خواستم‏‎ ‎‏کوچکترین خواهشی‏ حتی در مورد پرده از اینها بکنم.‏‎

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 268.

راوی: آیت الله خلخالی.



نمی خواستم کوچکترین خواهشی بکنم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: