دو سال از ورود امام به نجف می گذشت که یکی از مقلدین ایشان از اصفهان آمده بود و مقداری خمس و سهم امام آورده بود. گویا روی جهاتی نزد امام نرفته و نزد یکی دیگر از آقایان معروف نجف رفته بود. ایشان گذشته از سهم امام(ع) سهم سادات را هم از آن مومن گرفته و گفته بود می خواهم خرج مدرسه بکنم. آن شخص که با من آشنایی داشت قضیه را به من گفت. خدمت امام رفتم که اجازه اش را از ایشان بگیرم. عرض کردم: «اگر اجازه می فرمایید نام آن آقا که پولها را گرفته ببرم». اجازه ندادند. ایشان تا این حد مواظب بودند که نام کسی به غیبت در مجلس ایشان، چه خصوصی و چه عمومی برده نشود لذا بارها می فرمودند: «من راضی نیستم کسی در بیرونی]منزل[ من غیبت کند».
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 299.
راوی: آیت الله خاتم یزدی.