چه بسا افراد بی هویت و مغرض و جاهلی که در قم و نجف امام را مورد بدترین آزارهای روحی، تهمتها، افتراها و توهینها قرار دادند، که نمونه آن را امام در پیام به حوزه ها و روحانیت در مورد آب کشیدن ظرف آب فرزندشان در مدرسۀ فیضیه به این جرم که فلسفه می گفتند اشاره کردند. ولی امام چه قبل از انقلاب که به مرجعیت اعلا و مطلق در حوزه ها دست یافتند و چه بعد از انقلاب که به اوج عظمت و قدرت همه جانبه نایل شدند گویی حتی در یک مورد به ذهنشان خطور نکرد که درصدد تلافی و انتقام برآیند، بلکه برعکس، افراد متعددی از این طایفه را که علاقه مندان امام به خاطر سوابق سیاه و آزارهایشان به امام حاضر نبودند آنها را زنده ببینند، امام ابتدا به ساکن سراغ آنها را می گرفتند و به آنها کمک می کردند و اگر مریض بودند کسی را از طرف خود به عیادتشان می فرستادند و گرفتاریهای شخصی آنان را در حد توان برطرف می کردند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 330.
راوی: حجه الاسلام رحیمیان.