در زمان نخست وزیری امینی بنده قم بودم همزمان با فوت آیت الله بروجردی بود و هنوز هم مساله انجمنهای ایالتی و ولایتی پیش نیامده بود. وقتی بنا شد امینی بیاید قم و از علما دیدن بکند برای همه برنامه گذاشتند بغیر از امام، آنها نمی خواستند امام اصلاً برای مرجعیت مطرح بشوند و لذا وقتی برنامه های دیدار را تعیین کردند این مطلب را طلبه ها و مخلصین امام شنیدند و دنبال این مساله را گرفتند که نگذارند امام در این مساله نادیده گرفته بشوند و در آخر موضوع به اینجا رسید که امینی گفته بود که ساعت یک و نیم بعدازظهر هم چند دقیقه ای ایشان را می بینم و منظور ایشان برای تعیین این وقت این بود که اولاً بعد از همه باشد و ثانیاً در زمانی باشد که کسی منزل ایشان نباشد. ولی طلبه ها همدیگر را خبر کردند. امینی اولین شرطی که مطرح کرد این بود که دیدار خصوصی باشد و امام جواب داده بودند که من دیدار خصوصی با کسی ندارم و اگر میل دارند بیایند با حضور همین طلبه ها باشد. بالاخره امینی آمد آنجا و امام در مورد دو زمینه صحبت کردند. یکی در مورد آموزش و پرورش و یکی هم ازدواج و طلاق.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 58.
راوی: حجه الاسلام محلاتی.