به دنبال حادثۀ مدرسۀ فیضیه برای مدتی درسها تعطیل شد. اولین روز شروع درس پس از حادثۀ فیضیه، امام ضمن سخنانی اعلام کردند که بعد از بحث مدرسۀ فیضیه می روم و برای شهدای فیضیه فاتحه می خوانم. امام راه افتادند و طلاب هم پشت سر ایشان به طرف مدرسۀ فیضیه رفتند. کسی فکر نمی کرد امام خمینی حرکتی انجام دهد و حادثۀ مدرسۀ فیضیه را بعد از آن حادثه احیا کند. مدرسۀ فیضیه بعد از دوم فروردین ویران شد. دیگر مسکونی نبود. درهای حجره ها را کنده و پنجره ها را شکسته و دیوارها را خراب کرده بودند، همه جا ریخته و پاشیده و کثیف بود. طلابی که در این مدرسه سکنی داشتند دیگر جرات نمی کردند در آنجا بمانند و زندگی کنند، چون حصار حرمتش شکسته شده بود و احتمال می رفت هر لحظه مجدداً به آن مدرسه حمله کنند. از لحاظ موقعیت هم مدرسۀ فیضیه چون در میدان آستانه و دم دست قرار داشت، از بعضی مدارس دیگر بیشتر در معرض خطر بود. طلبه ها دیگر دل و دماغ رفتن به این مدرسه را نداشتند. آن روز در خدمت امام حرکت کردیم و وارد مدرسه شدیم، به سمت چپ پیچیدیم امام دم غرفۀ اول یا دوم نشستند. طلبه ها هم اطراف ایشان حلقه زدند، هاله ای از غم صورت امام را گرفته بود، و شدیداً غمگین بودند. ذکر مصیبتی شد، یک سیدی آنجا بلند شد روضه خواند و پس از روضه، امام از مدرسه بیرون آمدند. این حرکت امام در شکستن جوّ فشار و رعب در طلاب قم خیلی تاثیر داشت و پای طلبه ها بعد از آن به مدرسه باز شد.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 87.
راوی: سید علی خامنه ای.