یادداشت

شما از شهر هستید و من از یک ده‏

به دنبال وقایع مدرسه فیضیه در سال 42 آیت الله العظمی حکیم رضوان الله علیه تسلیتی به قم فرستادند که متعاقب آن رئیس شهربانی وقت قم به عنوان نماینده شاه به نزد امام آمد و با اصرار تقاضای ملاقات محرمانه کرد. امام حاضر به این ملاقات ‏‏نشد و گفت که من مطالب پنهانی ندارم و او از منزل امام خارج شد و نزد شریعتمداری رفت و با او دیدار کرد. پس از مدتی شریعتمداری به منزل امام تلفن زد و گفت چرا رئیس شهربانی را نپذیرفتی؟ او می گوید اگر جواب آقای حکیم را بدهید همه شما را می کشیم و زن و بچۀ شما را به اسارت می بریم. امام در پاسخ به او گفت: ای کاش او را می پذیرفتم و در جوابش سیلی محکمی به صورتش می زدم. امام به شریعتمداری گفت: آقا شما از تبریز شهر قیام هستید و من از یک ده هستم. نترسید و مطمئن باشید که اینها کاری را که بخواهند انجام دهند به کسی نمی گویند و این گفته آنان علامت انجام ندادن است و من فردا جوابیه خواهم داد و فردای آن روز امام جواب اطلاعیه آقای حکیم را داد‏‎ ‎‏و آب از آب تکان نخورد. 

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 88.

راوی: آیت الله خزعلی.



شما از شهر هستید و من از یک ده‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: