امام در روز عاشورا سال 1342 که مصادف با 13 خرداد همان سال بود سخنرانی تاریخی و مهمی را در مدرسه فیضیه در جمع دهها هزار نفر از مردم ایراد فرمودند و ضمن صحبت از ماجرای جنایت بار فیضیه توسط شاه وقتی می خواستند از سرهنگ مولوی نام ببرند فرمودند: «آن مردک که حالا اسم او را نمی برم آنگاه که دستور دادم گوش او را ببرند نام او را می برم. » دو روز بعد یعنی 5ا خرداد 42 امام را دستگیر و در پادگان عشرت آباد تهران زندانی کردند. مرحوم حاج آقا مصطفی از امام نقل می کردند که در همان ساعات اولیه که امام را به زندان منتقل کرده بودند سرهنگ مولوی وارد شد و با همان ژست قلدر مآبانه خود با لحن مسخره آمیزی به امام گفت: آقا تازگی دستور نداده اید گوش کسی را ببرند؟ او با این سخن خود خواست روحیه امام را تضعیف کند. ولی امام بعد از چند لحظه سکوت سرشان را بالا آوردند و با حالتی آرام و لحنی مطمئن و محکم به او فرمودند: «هنوز دیر نشده است. »
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 94.
راوی: حجه الاسلام رحیمیان.