یادداشت

پاسخمان را بالای منبر می دهیم‏

امام آنگاه که در زندان بود به گونه ای عمل کرد که دشمن با تمام تاکتیکها و تجربه هایی که داشت نتوانست به افکار و اندیشه های او پی ببرد. رژیم خیال می کرد که امام از کارهای گذشته خود پشیمان و خسته است و از این رو با آسودگی خاطر به آزادی او دست یازید. لکن امام به محض آزادی از چنگال دشمن آنچنان غریو برکشید که کاخها و کاخ نشینان را لرزانید. خود امام روزی در نجف اشرف نقل می کرد که ساعتی پیش از آزادی از زندان پاکروان رئیس ساواک ایران به ملاقات من آمد. آقای قمی ‏‏نیز در کنارم نشسته بود پاکروان خبر آزادی ما را ابلاغ کرد و آنگاه به اصطلاح زبان به نصیحت همراه با تهدید گشود و از ما خواست که در سیاست دخالت نکنیم و... آقای قمی خواست در مقام پاسخ برآید. من به او اشاره کردم که از هرگونه سخن گفتن خودداری ورزد. آنگاه که پاکروان رفت به آقای قمی گفتم بگذارید از اینجا برویم. پاسخهایمان را بالای منبر خواهیم داد. اینجا که جای سخن گفتن نیست. 

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 101.

راوی: ندارد.



پاسخمان را بالای منبر می دهیم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: