ایادی مرموزی که در نجف بودند، با واسطه یا بی واسطه، پشت سر امام حرفهایی می زدند و ناسزاهایی می گفتند. اما ایشان نسبت به هیچکس کوچکترین عکس العملی نشان ندادند تا آن روزی که می خواستند از نجف بروند به آقای رضوانی فرمودند: «اینها ما را خیلی اذیت کردند. اما به رفقای من بگویید که من می روم، یکوقت اعصابشان متشنج می شود عکس العملی نشان ندهند.»
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 193.
راوی: حجه الاسلام سجادی اصفهانی.