یادداشت

چرا نامه های فحش را به من نمی گویید؟‏

امام تا بنی صدر بود و روزنامه ها هم به آن صورت بود، تمام روزنامه ها را می خواندند. دقیق ایشان روزنامه ها را می خواندند، اعلامیه هایی را که می آمد، نشریاتی را که بود، واقعاً دیگر گاهی چشمهایشان درد می گرفت ولی همهٔ آنها را خودشان می خواندند. اما بعد از این که جریانات تمام شد [و به قول امام می گفتند: دعوا تمام شده و دیگر خواندن روزنامه فایده ندارد] دیگر همان تیترها را می خواندند. بطور کلی گزارشات مختلفی به امام می رسد که این گزارشات را امام می خوانند، گزارشاتی است از ژاندارمری، شهربانی، ارتش، سپاه، همه اینها را امام می خوانند. از خبرگزاری جمهوری اسلامی خبرنامه، ویژه ای است که اینها را هم دقیق می خوانند. بولتن های خبری است که می آید، نامه هایی که از دفتر می آید. و معدلِ نامه و تلگراف هایی را که ‏در روز به دفتر می آید و حالا بخاطر راه افتادن ارگانها کم شده حدوداً پانصد نامه است، یکسری شکایت است و یکسری شکایات از ادارات است که دارند و منجمله شکایت از سپاه هم هست اما عده ای که آنجا هستند آنها را که تشخیص می دهند نامه های جالبی است و گاهی نامه های بچه ها یا آنها که مسایل اساسی توی آن هست، آنها را هم می آورند به امام می دهند و بعد فهرستی از نامه ها هم هست که می آید. مثلاً می گویند شکایت سی و دوتا، پیشنهاد هشت تا، فلان چیزها پنج تا، تقاضای ملاقات چهارتا، روی تقسیم بندی نسبتاً خوبی که کرده اند. اینها را به امام می گویند. حتی نامه ای که توهین است می گویند. یک موقع بود که این را نمی نوشتند. امام به اینها گفتند که نمی شود نامه به دفتر بیاید و توی آن فحش نباشد. چرا نامه های فحش را شما به من نمی گویید؟ لذا نامه هایی را که حتی فحش است به امام می گویند. مثلاً نامهٔ توهین یک عدد یا دو عدد. علاوه بر این گزارشاتی است که خود من می دهم و جلسات هفتگی است که ما با آقای هاشمی، خامنه ای، موسوی اردبیلی و نخست وزیر داریم و نتایج این جلسات را هم به امام می گویم، اینها کل چیزهایی است که ما به امام می گوییم و امام مطالعه می کنند. 

منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 268.

راوی: حجه الاسلام ناصری.



چرا نامه های فحش را به من نمی گویید؟‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: