یادداشت

اگر بخواهید می توانید

من مرتب خدمت امام می رسیدم و گزارش کارهای تولید نظامی را عرض می کردم. ایشان همیشه و بیش از همه مشوق ما بودند و مارا دعا می کردند و باور داشتند. من اول کار، برای اینکه آن تحصیل کرده ها تشویق بشوند، آنها را به ملاقات امام بردم. آنجا خدمت امام عرض کردم:« حضرت امام، من به عقیده ای رسیدم و می خواهم این عقیده را خدمت شما عرض کنم.» امام فرمودند:« چیست؟» عرض کردم:« من معتقدم اگر مغزهای دائم الخمر، که معلوم نیست نطفه شان از چی بسته شده، و بی خداهای اروپا و آمریکا می توانند کارهای علمی و اختراعات بزرگ بکنند، این بچه نماز شب خوان های ما، که از بچه های تحصیل کرده سطح بالا هم هستند، به مراتب بهتر و زودتر از آنها می توانند به علم و اختراع دست پیدا کنند.» بعد گفتم:« این آقایان آمده اند خدمت شما قول بدهند که شش ماهه موشک تاو بسازند.» امام فرمودند که آن کشف اول شما برای من حتی بهتر از ساخت موشک و سلاح است. بعد هم جمله ای با این مضمون فرمودند که اگر بخواهید، می توانید.

منبع: برای تاریخ میگویم، خاطرات، جلد یک، صفحه 245.

راوی: محسن رفیق دوست.



اگر بخواهید می توانید؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: