روزی میهمانان زیادی برای صرف غذا ماندند. پس از آن ظرف و ظروف زیادی در آشپزخانه جمع شد. من در حال شستن ظرفها بودم که امام وارد آشپزخانه شدند و گفتند:« این طور شما خسته می شوید، شما فقط آنها را بشویید و بروید، من می آیم خودم آب می کشم» البته که من نپذیرفتم ولی به عمق توجه امام پی بردم. هیچ نکته و رفتاری از دید ایشان پنهان نمی ماند.
منبع: خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، به قلم محسن کاظمی، صفحه 104.
راوی: مرضیه حدیدچی (دباغ).