گاهی در مقابل کارهایی که به نظر مردم، معمولی می آید، آن روح بزرگ و آن کوه ستبر تکان می خورد و می لرزید. هنگام جنگ، بچه های مدرسه در نماز جمعه تهران قلک های خود را شکسته بودند و پولهایش را برای جنگ هدیه کرده بودند. آمدند همینطور دانه دانه قلک ها را شکستند، پولهایشان را ریختند جلوی ما، یک عالم قلک؛ تلویزیون این را پخش کرد. کوهی از پول درست شده بود، امام در بیمارستان با مشاهده این صحنه از تلویزیون متاثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدی بچه ها چه کردند؟! در آن لحظه مشاهده کردم که چشم هایشان پر از اشک شده است و گریه می کنند.
منبع: عبد صالح خدا (برش هایی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی در بیانات آیت الله خامنه ای)، صفحه 148.
راوی: سید علی خامنه ای.