آقای خمینی را نه در سلول مخصوص زندانیان، بلکه در اتاق بزرگی در حیاط پادگان عشرت آباد زندانی کرده بودند. جلوی اتاق را هم با پرده حصیری پوشانده بودند. آقای قمی در یک اتاق و آقای خمینی در اتاق دیگر بود. نگهبانی هم در آنجا پاس میداد، «حاج آقا حسن کمی شلوغ میکرد، ماموران را صدا میزد و اوقات تلخی میکرد. اما امام خیلی خیلی آرام بود. یادم هست آن موقع ایشان آنقدر اقتدار داشت که وقتی کاری داشت کسی را صدا نمیزد، فقط قاشقش را به کاسه اش می زد (مثل زنگ) و آن گاه مامورین می دویدند و می آمدند. همه ماموران احترامش را نگه می داشتند.»
منبع: الف لام خمینی (زندگی نامه امام روح الله خمینی)، هدایت الله بهبودی، صفحه 340.
راوی: جواد مرادی نیا، «روزهای حبس امام خمینی در زندان عشرت آباد به روایت عزت الله سحابی»