امام (ره) تا قبل از آغاز نهضت در ایران، وقتی که در تابستان حوزه قم تعطیل میشد، در مناطقی مثل محلات یا روستای امام زاده قاسم تجریش به سر می بردند. ظاهراً حاج احمد آقا برایم نقل کرد که روزی امام از امام زاده قاسم به زیارت امام زاده صالح، واقع در میدان تجریش، میروند؛ در بازگشت در حالی که در خیابان دربند پیاده به سوی امام زاده قاسم می رفته اند، چند جوان ولگرد، با متلک و حرف ها و حرکت های موهن، امام (ره) را مسخره می کنند و امام بدون هیچ عکس العملی با بزرگواری می گذرند. بعد از این ماجرا، شخصی که همراه و میزبان امام بود از این صحنه، به خصوص به سبب آنکه امام (ره) مهمان او و محله او بود، عذرخواهی و اظهار تاثر و شرمندگی می کند. ولی امام (ره)، که به هیچ وجه اثری از ناراحتی و انفعال در چهره اش نبود، با صلابت تمام (نقل به مضمون) می فرماید: من از این بچه ها ناراحت نشدم. این ها تقصیری ندارند. من اگر روزی قدرت پیدا کنم، به حساب آن کسانی که این بچه های معصوم را این طور تربیت و گمراه کردهاند خواهم رسید!
منبع: در سایه آفتاب « یادها و یادداشت هایی از زندگی امام خمینی (ره) »، صفحه 102.
راوی: محمد حسن رحیمیان.