آنچه که روابط آقا و خانم را از دیگران متمایز می نمود، علاقه و احترام آقا به خانم بود. آقا در زمان ازدواج به پدر و مادر خانم قول می دهند تا خانم را هر تابستان به تهران بیاورند و همواره بر قول خود متعهد ماندند. بعدها که ما بچه ها بزرگتر شدیم خانم اصرار داشتند تا به تنهایی به تهران سفر کنند. در خاطرم هست، از زمانی که خانم از خانه خارج می شدند، تا زمانی که به خانه برگردند، آقا اخم هایشان در هم بود. به محض ورود خانم به خانه، آقا گل از گلشان می شکفت و زیور هربار رو به خانم می گفت: خانم، وقتی شما نیستید ما خنده آقا را نمی بینیم.
منبع: گذر ایام، خاطرات خانم فریده مصطفوی(دختر امام (ره) )، صفحه 51.