گاهی برخی حیوانات خانگی به منزل ما پناه می آوردند. علی رغم آنکه آقا علاقه ای به حیوانات خانگی نداشتند، مقید بودند که اگر آمدند حتماً به آن ها غذا داده شود. در آن زمان که گربه ها در قم بسیار مورد آزار و اذیت بودند، در منزل آقا با محبت بسیار با آنها برخورد میشد و اگر گربه ای میآمد، طبق گفته آقا او را در داخل میخواباندیم تا گرم بماند و غذای کافی بخورد. در یکی از همین سال ها، گربه ای در خانه ما صاحب دو فرزند شد اما خودش از بین رفت. به خوبی در خاطرم حک شده است که با مرگ مادر این بچه گربه ها، من و فهیمه خانم با چه مشقتی با نعلبکی به این دو بچه گربه شیر می دادیم و سعی در زنده ماندنشان داشتیم. برخورد محبت آمیز با حیواناتی که به خانه ما میآمدند، سنتی است که از پدرمان به ارث برده ایم.
منبع: گذر ایام، خاطرات خانم فریده مصطفوی(دختر امام (ره) )، صفحه 55.