آقا اصلا اهل کنکاش و دخالت در امور نبودند. در یکی از روزها آقا برای ملاقات خواهرشان که به همراه دختر خود در منزلی زندگی میکردند، مراجعه میکنند. با توجه به عدم وجود تلفن، آقا بی خبر به خانه آنها می روند. زمانی که انیس الملوک، دختر خواهرشان به همراه سینی چای برای پذیرایی اقدام می کند،متوجه میشود که یک ویولن روی میز پذیرایی قرار دارد. او با دیدن این صحنه بسیار شرمنده میشود، اما آقا اصلا این موضوع را به روی خودشان نمی آورند و حتی در این باب سوالی نمی کنند.
منبع: گذر ایام، خاطرات خانم فریده مصطفوی(دختر امام (ره) )، صفحه 73.