جلسات بازجویی از آقا آغاز شد و ایشان با سخنان کوبنده راجع به نفت و غارت سرمایه های کشور به دست دولت مردان، پاسخ گفت. پس از آن آقا را سوار بر ماشین کرده و به همراه افسران درجه دار، راهی زندان قصر میکنند. در طول مدت زمان پانزده روزه اقامت در زندان قصر، هر شب آقا را توسط ماشین های پرده دار و پوشیده به مکانهای مختلفی میبردند و هر شب جای ایشان را تغییر می دادند. در یکی از این مکان ها، یکی از ماموران کمی پنجره را باز کرده و فریاد «یا مرگ یا خمینی» در فضا طنین انداز می شود. سپس مجددا پنجره را می بندد. آقا معتقد بودند «این مامور از ماموران طرفدار بوده و خواستار آن بود تا من را از جو بیرون آگاه سازد.» پس از این جابجایی های پیاپی، اجازه نوشتن نامه برای آقا صادر می گردد و ایشان از حال و روز خودشان برای ما می نوشتند.
منبع: گذر ایام، خاطرات خانم فریده مصطفوی؛ دختر امام (ره)، صفحه ۱۸۱.
راوی: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).