در یکی از سفرها به محلات، آقا طی یک فعالیت شش ماهه، کلاس های خود را تعطیل کرده و شروع به نوشتار «کشفالاسرار» کردند. مدتی قبل تر از آن، چند تن از بازاریان نزد آقا در قم آمده و خواستار آن شدند تا آقا در جوابیه و رد «اسرار هزار ساله» کتابی بنویسد. با همت گروهی از بازاریان که هزینه چاپ کتاب را بر عهده گرفتند، آقا شش ماه تمام به نوشتار این کتاب همت گماردند و کاری بس عجیب کردند. با آنکه در آن زمان ما بچه ها کم سن و سال بودیم اما متوجه سر و صداهایی که چاپ به این کتاب به راه انداخت، می شدیم. دایی رضا نیز برای ما تعریف می کردند که مردم آقا را با دست به یکدیگر نشان داده و او را با نام «کاتب کشف اسرار در مقابل اسرار هزار ساله» صدا می زدند.
منبع: گذر ایام، خاطرات خانم فریده مصطفوی؛ دختر امام (ره)، صفحه ۲۱۶.
راوی: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).