ما جیرفت بودیم آن وقت، تبعید بودیم در جیرفت در این جریان سینما رکس. بنده بودم، آقای مرحوم ربانی شیرازی رحمه الله علیه ایشان بودند، آقای ربانی املشی بودند، عده ای بودند از دوستان. [خبر] قضیه ی سینما رکس به ما رسید. ما نشستیم با هم مشورت کردیم گفتیم بیاییم ما یک اعلامیه درست کنیم؛ البته اعلامیه ی مخفی، یعنی شبنامه نه به امضا؛ _ به نظرم اینجوری می رسد_ که اعلامیه را منتشر کنیم و با یک امضای _مثلاً_ کلی بفرستیم قم و اینها چاپ بشود که مردم در جریان قرار بگیرند. نشستیم و اعلامیه ای با نظر همدیگر تهیه کردیم و فراهم کردیم و بعد مثلاً گفتند این جایش اشکال دارد، آن جایش را درست کردیم و آن جایش عیب دارد، آن جایش مثلاً عیبش را برطرف کردیم، یکی دو روز طول کشید تا آمدیم اعلامیه را بدهیم تایپ کنند؛ پلی کپی کنند؛ اعلامیه ی امام رسید دستمان، به کجا؟ به جیرفت. یعنی مثلاًچهار روز، پنج روز از حادثه نگذشته امام حاضر بود، در جیرفت حاضر بود. در تمام دوران مبارزه این مسئله وجود داشت.
منبع: مدح خورشید؛ گزیده ای از خاطرات آیت الله سید علی خامنه ای درباره شخصیت حضرت امام خمینی (ره)؛ صفحه ۲۸؛
(جلسات تفسیر سوره مجادله 1361/02/17 )