نمونه ای دیگر از حسن اثر رفتار امام با اهالی نوفل لوشاتو، این بود که امام همسایه ای داشت که در بدو ورود امام از شلوغی محل، اظهار ناراحتی و نگرانی کرده بود. وقتی این اواخر از طرف سفارت شاهنشاهی عده ای را می فرستادند، که نظم عمومی محل را به هم بریزند، سر و صدا و شلوغ کنند، تا اهالی محل ناراحت شوند. شبی دیدیم که جلوی درب منزل امام شلوغ شد. وقتی سوال کردیم، دیدیم یکی از افرادی که سفارت به صورت یک فرد دیوانه می فرستاد، آن شب آمده بود و هنگامی که همسایه ی امام با زنش از منزل خارج شده بود تا سوار ماشین شود، یک سیلی محکم به صورت همسایه ی امام زده بود. برادران ما به پلیس گفتند: «این آقا را دستگیر کنید او مامور سفارت است.» پلیس فرانسه گفته بود تا کسی از شخصی شکایت نکند، ما نمی توانیم او را دستگیر کنیم. به آن فرانسوی گفتیم: «شما شکایت کن تا این آقا را دستگیر کنند.» مرد فرانسوی با آن که جلو خانه اش سیلی خورده بود و این مسئله برایش خیلی سخت و ناگوار بود، گفت: «من این شکایت را نمی کنم؛ زیرا من می دانم این فرد از طرف سفارت ایران به اینجا آمده است، تا شلوغ کند و بگویند از وقتی که امام به اینجا آمده امنیت محل به هم خورده است و فرانسه نمیتواند تحمل کند، تا امام را اخراج کنند. اگر من از این مرد شکایت کنم او را دستگیر می کنند و فردا این موضوع را در روزنامهها درج میکنند و در پارلمان فرانسه مطرح میکنند که به خاطر حضور امام در پاریس به یک فرانسوی توهین شده است، ولو این که به امام ارتباط نداشته باشد، و شکایت من از او، به ضرر امام تمام میشود من این کار را نمیکنم.»
منبع: زمانی برای خدا (نگاهی به سبک زندگی امام خمینی (ره) به روایت خاطره)؛ به قلم غلامرضا شریعتی مهر، صفحه ۱۱۳.
راوی: پاسدار انقلاب، ش ۱۳، سال دوم، صفحه ۴۳، به نقل از حجت الاسلام والمسلمین محتشمی پور.