من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد میگیرم که احمد... تا الآن که این ورقه را مینویسم قدمی یا قلمی بر خلاف گفتار و نوشتار من بر نداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشتههای من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند... تاکنون اتفاق نیفتاده که کلمه [ای] را بدون رجوع به من اضافه یا کم کند «وَ اللهُ عَلی کُلِّ ذلِکَ شَهِیدٌ». 28 آذر 1366
اشهد الله المنتقم القاهر بانّ احمد ومنذ الیوم الذی تولیفیه إداره اموری فی الخارج حتیکتابه هذه الورقه لم یخط خطوه خلافاً لقولی، وکان یتوخی الدقه العجیبه فی جمیع اقوالی وکتاباتی بحیث لم یتصرف بکلمه او حرف احیاناً عندما یبدو له انّه بحاجه الیتصحیح بدون الاستئذان منی. ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۰۸
I swear to the overpowering, omnipresent and avenging God that from the day Ahmad has been administering my affair in the exterior annex of my house until this moment that I write these lines he has taken no step and used no pen against my words or my written texts and has used strange scruple and tried not to deviate even a word or letter from what I have said or written. If even a single letter had to be added or deleted for correction purposes, he has done so only with my permission. 19 December 1987