یادداشت
کودتا، لغزش‌ها و عبرت‌ها
پنج هشدار امام خمینی(ره) از کودتای ۲۸ مرداد

کودتا، لغزش‌ها و عبرت‌ها


 

نویسنده: تکتم دره‌کی

مرداد ۱۳۳۲، او با چمدانی پر از دلار وارد تهران شد؛ کسی که به گفته خودش فقط سه نفر از هویت واقعی او خبر داشتند. یکی از آن سه نفر، محمدرضا پهلوی بود. کرمیت روزولت، مامور سیا بود؛ فرمانده میدانی کودتای مشترک آمریکا و بریتانیا علیه دولت ملی ایران. دلارها ماموریت داشتند مسیر خیابان‌ها، مطبوعات و سیاستمداران را بخرند؛ ماموریت داشتند دولت ملی را سرنگون و مسیر تحقق اراده ملی را مسدود کنند. او کارش را در طول سه هفته به نتیجه رساند و پس از موفقیت عملیات، از رئیس‌جمهور آمریکا نشان «امنیت ملی» «1» گرفت. کودتای ۲۸ مرداد، یکی از نقاط عطف سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران است؛ رویدادی که نه‌تنها مسیر نهضت ملی شدن نفت را قطع کرد، بلکه کشور را بار دیگر در سراشیبی وابستگی و سلطه بیگانگان انداخت. این کودتا با طراحی و اجرای مشترک سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا و با سکوت و حتی محاسبه‌گری شوروی به ثمر رسید و موقعیت متزلزل محمدرضاشاه را برای ۲۵ سال دیگر تثبیت کرد.

این صحنه نه فقط یک پرده از گذشته که هشداری همیشگی است. ۲۸ مرداد تنها یک روایت تاریخی نیست؛ مدرسه‌ای از هشدارها و عبرت‌هاست؛ درسی برای همه روزها، تا امروز و برای فردا؛ تجربه‌های تلخی که کهنه و تکراری نخواهد شد. امام در اوج مبارزات انقلاب اسلامی با اشاره به عبرت‌های کودتای 28 مرداد فرمودند: «من از اشتباهات می‌ترسم. الآن ماها مکلفیم دیگر. خوب، ما اشتباهات را تا حالا دیدیم و من خوف این دارم که باز اقشار این ملت ما، این رجال علمی ما، رجال سیاسی ما ـ‌عرض می‌کنم که‌ـ اشخاص روشن‌فکر ما، یک اشتباهی بکنند که اگر این اشتباه بشود دیگر ما تا آخر گرفتار هستیم»«2». در ادامه، مهم‌ترین عبرت‌هایی را مرور می‌کنیم که امام بر پایه تجربه آن روزها، خطاب به امروز ما یادآور شده‌اند.

سیاست‌زدگی

در نگاه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، نهضتی که فقط بر پایه نگاه‌های صرفاً سیاسی و نخبه‌گرایی شکل بگیرد، اما پیوندی عمیق با اعتقادات و مشارکت همه‌جانبه مردم نداشته باشد، فاقد عمق لازم بوده و همین ضعف، زمینه شکست آن را فراهم می‌کند. ایشان تفاوت بنیادین میان حرکت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی را در همین نکته می‌دانستند که انقلاب اسلامی با فریادی واحد و شعارهایی ملی برخاسته از ایمان دینی همراه بود، درحالی‌که جنبش دکتر مصدق صرفاً جنبه سیاسی داشت.

به فرموده امام، در جریان انقلاب اسلامی حتی روستاها همان شعارهای شهر را سر می‌دادند و همان درخواست‌ها را مطرح می‌کردند. همه مردم، از کودک دبستانی تا پیرمردی در آستانه مرگ، یک‌صدا سخن واحدی داشتند و شعارها و درخواست‌ها به‌قدری ملی شده بود که هیچ‌کس نمی‌توانست در آن تردید کند. 

امام خمینی رحمه‌الله‌علیه در توضیح تفاوت عمق این دو حرکت، تصریح کردند: «نظر من این است که جنبش فعلی خیلی عمیق‌تر است تا جنبش زمان مرحوم دکتر مصدق. جنبش در آن وقت صرفاً سیاسی بود و الآن در جنبش جنبه دینی غلبه دارد ... تمام مردم از کوچک ... تا پیرمردِ در حال نَزْع، یک‌صدا همین مطلب را می‌گویند. این جنبش دارای یک معنای اسلامی-سیاسی است و جنبش گذشته فقط سیاسی بود.» «3»

ایشان تاکید می‌کردند که عمق و پایداری هر حرکت از قدرت ایمان مردم ناشی می‌شود: «این قدرت، ناشی از اسلام است ... امروز مردم برای اسلام فریاد می‌زنند، آن روز برای نفت بود؛ فرق است وقتی که مردم برای منفعت، جنبش می‌کنند یا برای خدا.» «4»

به مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت

به باور امام، در دوره کاشانی و مصدق، جنبه دینی جنبش تضعیف شد و رهبران به‌جای تقویت آن، به فعالیت صرفاً سیاسی روی آوردند. به یاد داشته باشیم که حضور مردم فقط در نقش حامی نیست، آنان باید در متن حرکت بمانند و آرمان‌ها با ایمانشان گره بخورد. این حضور آگاهانه و ایمانی، تضمین‌کننده بقا و پیروزی هر نهضت است.

تکیه بر آمریکا، سقوطی دوباره

دکتر مصدق به امید پشتیبانی آمریکا در برابر استعمار بریتانیا، از چاله به چاه افتاد و عملاً از یک دام به دام دیگر خزید. امام خمینی رحمه‌الله‌علیه در تحلیل ماجرای کودتای ۲۸ مرداد، بی‌درنگ انگشت اتهام را به‌سوی دشمن شماره یک استقلال ایران، یعنی آمریکا، گرفتند؛ قدرتی که با مهندسی کودتای نظامی، شاه را دوباره بر ایران تحمیل کرد و از همان فردای کودتا تا روز سقوطش در ۱۳۵۷، بیست‌وپنج سال تمام گلوی ملت را فشرد و ثروت این سرزمین را به غارت برد. امام بی‌پرده فرمودند: «آمریکا با کودتای نظامی، شاه را دوباره بر ایران تحمیل کرد و به نام مدرنیزه کردن مملکت، انقلاب آمریکایی شاه را به راه انداخت و دیدیم که نتیجه تمام این انقلاب به سود آمریکا و خرابی ایران بود.» «5»

کرمیت روزولت، طراح و فرمانده میدانی کودتا، سال‌ها بعد در مصاحبه با «لس‌آنجلس تایمز» بی‌هیچ پرده‌پوشی اعتراف کرد که همه‌چیز با اطلاع مستقیم آیزنهاور انجام شد: «سه هفته عملیات و سپس بازگشت شاه برای اجرای ماموریت اصلی، حفظ منافع واشنگتن. او شرح داد که با بازگشت شاه، معامله نفت با غرب به‌سرعت نهایی شد. شرکت‌های آمریکایی ۴۵درصد نفت ایران را تصاحب کردند و کنسرسیوم انگلیسی نیز بازگشت تا سهم قابل‌ توجهی را ببرد.» «6» به‌این‌ترتیب، همه شریان‌های حیاتی کشور در دست بیگانه افتاد. امام رحمه‌الله‌علیه با اشاره به سیاست‌های رژیم پهلوی تاکید داشتند: «اکثر و بلکه تمامی سیاست‌های شاه در زمینه‌های مختلف، در جهت تامین هرچه بیشتر منافع آمریکا بود.» «7»

پس از ۲۸ مرداد، محمدرضاشاه به پشت‌گرمی آمریکا نه‌تنها آزادی مردم را درهم شکست که ثروت ملی را نیز به تاراج داد. هشدار مکرر امام به انقلابیون از این جهت بود که یکی از مرگبارترین لغزش‌های سیاسی و مهم‌ترین عبرت‌های تاریخ، اعتماد به دشمنی است که اساساً با استقلال و هویت ملت سر سازگاری ندارد؛ ازاین‌رو، امام خمینی رحمه‌الله‌علیه در مصاحبه با لوسین ژرژ تاکید کردند: «آمریکا که منشا کودتای 1332 و بازگشت و حفظ شاه بر سر قدرت است، سیاست خود را تغییر نداده است. تا وقتی که وضع بدین منوال است، موضع و موقع من در قبال آمریکا همچنان تغییرناپذیر خواهد ماند.» «8»

 مدرنیزه کردن مملکت وانقلاب آمریکایی شاه

 

غفلت از اسلام

از نگاه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، یکی از نقص‌های جدی نهضت ملی پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بی‌توجهی به بُعد دینی و اسلامی در مبارزه بود. ایشان روایت می‌کنند که در آن زمان، بارها به آیت‌الله کاشانی هشدار دادند: «باید جنبه‌های دینی را توجه کنید ... باید برای دین کار کنند نه آنکه سیاسی بشوند.» «9» به باور امام، به‌جای آنکه نیروهای نهضت از سرمایه ایمانی مردم برای تعمیق و تثبیت حرکت استفاده کنند، فعالیت‌ها بیش از حد سیاسی شده است. غلبه نگاه صرفاً سیاسی، ریشه‌های اجتماعی جنبش را کم‌ عمق کرد و آن را در برابر ضربه خارجی و داخلی آسیب‌پذیر ساخت.

امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، با مقایسه این تجربه تلخ با انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، بر تفاوت ماهوی دو نهضت تاکید می‌کنند. ایشان معتقد بودند که جنبش ۵۷ «عمیق‌تر از زمان مرحوم دکتر مصدق» است، چراکه «جنبه دینی بر جنبه سیاسی غلبه داشت». در این نهضت، سیاست نه در تقابل با دین، بلکه در دل آن تعریف شد. به گفته امام، از روستاهای دورافتاده تا شهرهای بزرگ، از دانش‌آموز دبستانی تا پیرمرد در لحظات آخر عمر، همه یک‌صدا شعارها و مطالبات اسلامی-سیاسی را تکرار می‌کردند.

این هم‌صدایی از ایمان دینی برمی‌خاست و خواست اصلی مردم، برپایی حکومتی اسلامی و جامعه‌ای برمبنای ارزش‌های اسلام بود؛ نه صرفاً تغییرات سیاسی مقطعی. به همین دلیل، انقلاب اسلامی پشتوانه‌ای مردمی و گسترده یافت که عمق و پایداری‌اش بیش‌تر از نهضت ملی بود. امام در دوره مبارزه علیه رژیم پهلوی، این تفاوت را راز امیدواری به پیروزی و ماندگاری انقلاب می‌دانستند.

 

بی‌عملی نخبگان

در نگاه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، یکی از عوامل اصلی فاجعه ۲۸ مرداد، غفلت نخبگان و اندیشمندان بود. ایشان تاکید می‌کنند که سستی رجال سیاسی، علما و اقشار موثر، فرصت را به بیگانگان داد تا شاه را دوباره بر ایران تحمیل کنند و این‌بار او را قدرتمندتر و بی‌رحم‌تر از گذشته بسازند. امام این تغییر را چنین توصیف کردند که «محمدرضا رفت و رضاشاه آمد» «10» ؛ یعنی حاکمی قلدرتر، خشن‌تر و بی‌پروا که فشار و اختناق را به اوج رساند. نماد این تغییر، تاسیس سازمان مخوف ساواک بود که ماموریت اصلی‌اش سرکوب، کنترل و ایجاد فضای رعب در کشور بود.

نمونه بارز این غفلت، عملکرد دکتر مصدق بود؛ شخصیتی برجسته که در لحظات حساس، نه شاه را مهار کرد، نه مجلس را به‌عنوان سنگر قانونی حفظ نمود، نه پیوند با آیت‌الله کاشانی و نیروهای مردمی را ادامه داد و نه در اعتماد به آمریکا احتیاط به خرج داد. نتیجه چنین بی‌عملی این شد که دولتی سردرگم و بی‌برنامه، عرصه را برای تکمیل عملیات آمریکا و انگلیس مهیا کرد. نتیجه این غفلت، ۲۵ سال اختناق نفس‌گیر، فشار همه‌جانبه و سلطه بیگانه بر ایران بود.

غفلت از قانون

در نگاه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، یکی دیگر از خطاهای ماجرای ۲۸ مرداد، انحلال مجلس شورای ملی توسط دکتر مصدق بود؛ اقدامی که با واداشتن نمایندگان به استعفای دسته‌جمعی عملاً سنگر قانونی ملت برای مقابله با شاه را فروریخت. امام فرمودند: «غفلتی دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکی‌یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند، یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخست‌وزیر با شاه است؛ شاه تعیین کرد نخست‌وزیر را!» «11»

این غفلت راه را برای بازگرداندن شاه و قدرتمندتر کردن او هموار ساخت. تجربه ۲۸ مرداد نشان می‌دهد که حتی در بحران‌های بزرگ، پایبندی به ساختارهای قانونی مشروع، دیوار دفاع ملت است؛ وگرنه هر شکافی در این حصار، فرصت طلایی برای بازگشت استبداد خواهد بود.

سم کشنده

زهر تفرقه

در ماجرای مرداد ۱۳۳۲، یکی از عوامل اصلی شکست نهضت ملی، گسست رابطه میان دکتر محمد مصدق و آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی و در پی آن، شکاف میان گروه‌های مختلف مردم بود. این فاصله در ۲۷ مرداد به اوج رسید؛ روزی که کاشانی در نامه‌ای هشدار داد: «این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود ... از وقوع حتمی یک کودتا به‌وسیله زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچ‌گونه عذر موجهی نباشد ...» «12» او حتی پیشنهاد اعزام نمایندگانی برای مذاکره را مطرح کرد، اما مصدق در پاسخی کوتاه نوشت که «مستظهر به پشتیبانی ملت ایران» است و نیازی به کمک نمی‌بیند.

این شکاف، هم در میان مسئولان و هم در سطح جامعه، فضایی ایده‌آل برای اجرای کودتا پدید آورد؛ به‌ویژه با شورش‌ها و آشوب‌هایی که سیا با بودجه یک‌ میلیون دلاری سازمان داد. کرمیت روزولت، بعدها اعتراف کرد که تنها بخشی از این پول خرج شد، اما همان مقدار کافی بود تا با بر‌جای‌ گذاشتن ۳۰۰ کشته، خیابان‌های تهران به صحنه سقوط دولت ملی تبدیل شود.

در مجموع، کودتای ۲۸ مرداد حاصل هم‌پوشانی منافع واشنگتن و لندن بود که با اجرای خاندان پهلوی و بر بستر لغزش‌های جبران‌ناپذیر دکتر مصدق، نهضت ملی (کورسوی امید ملت ایران) را به تمامی خاموش ساخت.

«۱» کیهان

«۲» سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (علما و رجال سیاسی در دوران پهلوی)، امام خمینی (ره)، ۱۶ آبان ۱۳۵۷

«۳» مصاحبه با محمد حسنین هیکل درباره علل شکل‌گیری انقلاب‌، امام خمینی (ره)، ۲ دی ۱۳۵۷

«۴» همان

«۵» مصاحبه با روزنامه «السفیر» پیرامون انقلاب، ابرقدرت‌ها و رژیم صهیونیستی‌، امام خمینی (ره)، ۲ آذر ۱۳۵۷

«۶» روزنامه کیهان در تاریخ ۲۱ و ۲۶ فروردین ۱۳۵۸، متن مصاحبه کرمیت روزولت، طراح کودتای ۲۸ مرداد با ‏روزنامه «لوس‌آنجلس تایمز» چاپ آمریکا را به چاپ رساند. نقل از: https://psri.ir/?id=beenknsm

«۷» مصاحبه با مجله فردای آفریقا درباره انقلاب مردمی‌، امام خمینی (ره)، ۱۴ آذر ۱۳۵۷

«۸» مصاحبه با لوسین ژرژ درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ایران‌، امام خمینی (ره)، ۴ اردیبهشت ۱۳۵۷

«۹» مصاحبه با محمد حسنین هیکل درباره علل شکل‌گیری انقلاب‌، امام خمینی (ره)، ۲ دی ۱۳۵۷

«۱۰» سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (علما و رجال سیاسی در دوران پهلوی)، امام خمینی (ره)، ۱۶ آبان ۱۳۵۷

«۱۱» همان

«۱۲» نامه آیت‌الله کاشانی به مصدق در ۲۷ مرداد ۳۲، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد خبر: ۳۱۲



کودتا، لغزش‌ها و عبرت‌ها؛ 28 مرداد 1404

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: