تعلیم و تربیت
یک مرتبه ما را برای نماز صدا نکردند
نمازت را خوانده ای
اگر نماز کسی به تآخیر می افتاد
منظور امام صادق این بود
اول نماز بخوانید
بچه باید به نماز عادت کند
راجع به نماز بچه ها سفارش می کردند
خیلی نماز اول وقت را توصیه می کردند
نمازت را خوب بخوان
با نمازم چه کنم؟
زود نماز را شروع کردند
آستینها را بالا زدند
آخرین توصیه امام
رفتارت با مادرت خیلی بد بود
چرا به حرف مادرت گوش نمی کنی؟
حاضرم ثواب عبادتم را عوض کنم
این که کفران نعمت نیست
من امروز عصر نخوابیدم
وقت مشخصی را با بچه ها بودند
دو سه روز خودمان را نشان نمی دادیم
بیا این شیشه ها را جمع کن
بگویید این کارگر بخرد
آزادی مطلق به ما می دادند
هیچ گونه سختگیری نمی کردند
تنها محدودیت، رعایت مسائل دینی بود
اگر احمد می خواهد طلبه شود
به من فرصت فرار دادند
با لحن بسیار ملایم تذکر دادند
این را برای فهیمه خریدم
زدند روی دست من
یک مرتبه تو را دعوا نکرد
کنجکاوی نمی کردند
هیچ وقت به ما نگفتند نماز بخوانید
اگر می توانی بمان
این هم به خاطر تو
من برای همه دعا می کنم
اصرار نمی کردند چه رشته ای بخوانند
در عمل به ما یاد می دادند
جز در مسائل شرعی، سخت گیری نمی کردند
مقیّد بودند حجابمان را حفظ کنیم
چرا این کار را کرده اید؟
تذکر می دادند
شما هیچ تفاوتی با خواهرتان ندارید
کسی اینجا هست
نامحرم داخل اتاق است
این در شان شما نیست
ابداً سخت گیری نمی کردند
شما که فردا می روید
می خواهی به چین بروی؟
غیبت نکن
هر کدام جای خود
تفریح داشته باش
برو آخوند بشو
زود برو نمازت را بخوان
سعی کن بهتر نمره بیاوری
امام به من تعلیم می دادند
علم برایتان حجاب نشود
وقتی خانم مسافرت می رفتند
برخلاف رضایت مادر کاری نکن
تو تلافی کن
تا گفتم خانم گفته، چیزی نگفتند
در واجبات و محرمات برخورد شدید دارند
فیلسوف بزرگ حوزه علمیه
فیلسوف مطرح حوزه علمیه
روشی خاص در تدریس
سلام واجب نیست!
فقط یک بار تذکر می دادند
مسائل شرعی ملکه ذهنمان شده بود
توصیه می کردند مراقب کودکان باشیم
آقا را الگوی بلامنازع خود می دانستیم
نمی گذاشتند به نوه هایشان سخت بگذرد
کمک های از بهشت آمده!
آقا هم از مهمانی سهم داشتند
سنت شکنی کردند
مجلس درس را مجلس معصیت نکنید
مهم عمل به تکلیف است