مباحثه علمی

جلسۀ انس تشکیل می دادیم‏
درس امام پخته ترین درسها بود‏
نه خوانده ام و نه مباحثه کرده ام‏
بازدهی یک درس امام مطابق یک هفته درس دیگران بود‏
قبل از درس ملاقاتها را تعطیل می کردند
تقیّد در مطالعه دروس‏
یک بار نگفتند می روم مطالعه می کنم‏
هشتصد نفر طلبه به درس امام حاضر می شدند‏
به خاطر کثرت جمعیت درس را ترک کردند‏
درس حکمت و فلسفه را رها کردند‏
یک روایت ممکن است چند روایت باشد‏
باید فهم خود را به کار بیندازید‏
خودتان استدلال بکنید‏
یک درس و یک استاد اصلی انتخاب کنید‏
باید پایۀ اعتراض بالا برود
زود تسلیم گفته های استاد نشوید‏
روح طلبه را جذب می کردند‏
از اول تا آخر تقریرات مرا می دیدند‏
اینجا که مجلس روضه خوانی نیست‏
چرا ساکت هستید؟‏
مگر مجلس تعزیه خوانی است!‏
از جلسه درس امام صدای بحث بلند بود‏
چرا اشکال نمی کنید؟‏
مگر اینجا مجلس ختم است؟‏
به اشکال گوش می کردند‏
علاوه بر تشویق انعام می دادند‏
امام این سد را شکستند‏
به اشکالات ما کاملاً توجه می کردند‏
به طلاب مجال بحث می دادند‏
کاملاً اهل بحث و دقت بود‏
گاهی با صدای بلند جواب می دادند‏
در انتخاب کتاب و شاگرد دقت فراوان می کردند‏
فلانی نبود؟‏
به همه شاگردها میدان می دادند‏
مسالۀ شاگرد و استاد مطرح نبود‏
ما با آنها چه فرقی داریم؟‏
بعض الافاضل فرمودند‏
مولانا! چرا این حرف را می زنی؟‏
ما اینطوری هستیم!‏
گاهی در تدریس مزاح می کردند‏
از این حرفها نزنید مردم می خندند‏
بیان امام شیرین بود‏
از پیچیده گویی احتراز می کردند‏
اشکالات را یکی یکی رد می کردند‏
خودم باید فکر کنم‏
در درس، نظرات مختلفی را مطرح می کردند‏
ما کاری به شخص نداریم‏
شاگردان من به من احتیاجی ندارند‏
مسائل را قاطعانه مطرح می کردند‏
اول ببینیم خودمان چه می فهمیم‏
حین حرکت پاسخ می دادند‏
در روایات نباید دخل و تصرفی بشود‏
دو باب از فقه را خوب بخوانید‏
خوب است در یک ساعت همه فقه بگویند‏
هر دو خنده مان گرفت