حفظ اسلام

والله تکلیف است‏
اگر بفهمم مساله ای پیش آمده‏
موظفیم انجام وظیفه کنیم‏
نمی توانم ساکت بنشینم‏
نمی شود ساکت بود‏
دست از تکلیف برنمی دارم‏
فرودگاه به فرودگاه می روم‏
گذرنامه ام را بیاور‏
هر کجا بروم، حرفم را می زنم‏
وظیفه ما عمل به احکام الهی است‏
‏‏ ‏ ‏‏اگر هیچکس نگوید، من می گویم‏
اسلام را در خطر می بینم‏
هر کجا فرشم را پهن کنم منزلم است‏
من چنین حرفی نگفته ام‏
تعهّد در برابر ملّت اسلام‏
اگر روحیۀ کاخ نشینی باشد‏
من اهل این کارها نیستم‏
این شما بودید که شاه را برگرداندید‏
نگذارید این روحیه های زنده خمود شوند‏
باید کاری بکنیم غرور شاه شکسته شود‏
بعد از نماز صبح به منزل می رفتیم‏
بگوئید ریختند و زدند و سوختند‏
من برای خدا از اسلام دفاع می کنم‏
آثار جرم را از بین نبرید‏
خون دلی که امام خورد‏
کسانی که مغزشان تکان نخورده است‏
آتاتورک نظر امروز حوزه نجف را داشت!‏
شریعتمداری چه خیری از ساواک دیده؟‏
نقش امام در تحریک مراجع‏
نمی گذارم حوزه نجف منحل شود‏
هیچ نامی از من نباشد‏
خدای متعال، حافظ حوزه است‏
اسلام از ناحیه شما ضربه نخورد‏
از نفسانیات برحذر باشید‏
بین دو مسلمان مرزی وجود ندارد
بروید برادرانتان را آموزش دهید.
نام خود را ننوشتند‏
همه کارها را کنار گذاشتند‏
تحریر الوسیله را در ترکیه نوشتند‏
اگر یک روز دیدم‏
این وظیفه ماست‏
ملاک اسلام است‏
باید در برابر شبهات مجهز باشیم‏
برای حفظ اسلام دندان روی جگر گذاشته ام‏