نمی شود یک واعظی که خودش اصلاح نشده بتواند دیگران را اصلاح کند ان واعظی می تواند موعظه کند که در باطنش هم موعظه شده باشد 6 دی 1361
فلیس بوسع واعظ اصلاح الاخرین وهو نفسه غیر صالح ان الواعظ ان یکون موثرا اذا ما کان قد اتعظ فی داخله ۱۱ ربیع الاول ۱۴۰۳
It is possible for a preacher
هر واعظی می خواهد صحبت کند باید توجه کند که ایا در این چیز رضای خدا هست ایا دعوت به خودش هست یا دعوت به خدا بعد هم که صحبت کرد بنشیند که ایا این صحبت برای این بود یا برای ان این راهی است برای سیر انسان به خدا که مراقبت کند از خودش و بعد از مراقبت محاسبه نماید 6 دی 1361
کل
مبدا همه خطرها برای انسان خود ادم است و مبدا اصلاح هم از خود ادم باید شروع شود ۶ دی ۱۳۶۱
ان مصدر الاخطار بالنسبه للانسان هو الانسان نفسه کما ان مبدا الاصلاح یجب ان ینطلق من الانسان نفسه ۱۱ ربیع الاول ۱۴۰۳
The source of all dangers for a person is man himself; and the source of reform also is man himself and
شیطان باطن خودتان را بشناسید شیطانهای خارجی را هم بشناسید تا بتوانید با انها جهاد کنید شیطان باطنی انسان خود ادم است نفسیت انسان هواهای انسان اینها جنود شیطانند تا انسان ان را نشناسد نمی تواند با ان مجاهده بکند ۲ دی ۱۳۵۸
اعرفوا شیطانکم اعرفوا الشیطان الداخلی
ان علمی که نورانیت می اورد و نور است و خدای تبارک و تعالی ان را عنایت می فرماید به هر قلبی عنایت نمی شود هر قلبی لایق ان نیست تا مهذب نباشد تا خودش را خالی نکند از اخلاق زشت از اعمال زشت تا متوجه به خدا نباشد و تمام قلب را به او تسلیم نکند خدای تبارک و تعالی قرار نمی
خداوندا اخلاق نیک را در ما پابرجا کن ما را در پناه امیر المومنین ع از هر بدی نگه دار ما را نسبت به اسلام و مسلمین خدمتگزار قرار بده ۲۳ ابان ۱۳۴۴
اللهم اغرس فینا الخلق الرفیع واحفظنا فی کنف امیرالمومنین ع من کل سو واجعلنا خداما للاسلام والمسلمین ۲۰ رجب ۱۳۸۵
O God Endow
نخستین و اخرین نظر نسبت به برادران پایدار و رزمنده ما این است که به شکل پیگیر و خستگی ناپذیر به پیکار خویش ادامه دهند چه انکه زندگی یعنی عقیده و مبارزه در راه ان ۱۹ مهر ۱۳۴۷
رایی الاول والاخیر بالنسبه لاخواننا المقاتلین المرابطین هو مواصله الجهاد دون کلل او ملل
خداوندا زبان ما را از لغو نگهدار دلهای ما را به خودت متوجه بفرما ما را از غیر خودت منصرف بفرما حب دنیا را از قلب ما بیرون کن ۲۳ ابان ۱۳۴۴
اللهم احفظ السنتنا من اللغو ولا تکلنا الی غیرک واخرج حب الدنیا من قلوبنا ۲۰ رجب ۱۳۸۵
O God preserve our tongues from vain discourse Turn our hearts towards Thee
عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار انسان است نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد نه به اینکه گارد داشته باشد نه به اینکه خدمه داشته باشد اینها عظمت انسان نیست اینها انسان را منحط می کند از ان مقامی که دارد ۱۴ دی ۱۳۵۹
ان عظمه الانسان بروحه واخلاقه وفعله وسلوکه لا
این استحکام دولت-ملت را هر کدام شما در محلتان عهده دارش هستید یعنی یک تکلیف شرعی-وجدانی است که شما نگذارید در هر جایی که هستید ان کسانی که در زیر نظر شما هست به مردم بدسلوکی کنند بروید تو مردم جدا نشوید از مردم ۱۵ اذر ۱۳۵۹
فعلینا ان نقوی هذا البنیان وان نسعی دائما
همین ملت شما را نجات داده است بنابراین هم سیاست اقتضا می کند هم دیانت هم انصاف و وجدان اقتضا می کند که این خدمتگزارهایی که مجانی برای شما دارند خدمت می کنند و برای حکومت دارند خدمت می کنند اینها را ارجشان را بدانید ۱۵ اذر ۱۳۵۹
ان جمیع الساده مدینون لهذا الشعب بنجاتهم
این مردم خوب اند این مردم خوب را با خودتان همراه کنید تمام استانها تمام این استاندارها بنا را بر این بگذارند که کارهای خودشان را خوب انجام بدهند در خدمت مردم باشند حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی حکومت خدمت است ۱۵ اذر ۱۳۵۹
فعلینا ان نتفانی فی خدمه هذا الشعب المومن