شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

پیام به ملت ایران درباره راهپیمایی تاسوعا و عاشورا

پاریس، نوفل لوشاتو
راهپیمایی تاسوعا و عاشورا- رفراندم غیر رسمی بودن حکومت شاه
ملت ایران
جلد ۵ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۲۲۷ تا صفحه ۲۲۸

توضیح تاریخی

  •  روزهای محرم 1357 شهر شلوغ بود و شب‌ها صدای الله‌اکبر شهر را تسخیر می‌کرد و فضای مبارزه قوی‌تر شده بود. الله‌اکبر بر روی پشت بام‌ها هم‌زمان با ماه محرم ابتکاری بود که حکومت را به وحشت می‌انداخت و باعت بهم‌ریختگی شاه شده بود. تاسوعا تظاهرات‌های بزرگی برگزار شد و عاشورا در تمام شهرهای ایران انقلاب برپا بود و آن‌چنان پرابهّت بود که کابینه ازهاری کنار رفت. امام پیش از این تظاهرات این دو روز را رفراندوم سقوط شاه نامیده بودند. ر.ک. دایره‌المعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 229.
  • 10 آذر 1357 مصادف با روز عاشورا راهپیمایی بزرگی در نجف‌آباد برگزار شد. در حالیکه مردم به محل دفن شهدا رفته بودند عده‌ای از جوانان در شهر ماندند و مجسمه شاه را پایین کشیدند. ساعات پایانی همان روز، سرلشکر رضا ناجی، فرماندار نظامی اصفهان، طی یک نطق تلویزیونی اخطار کرد که کار کسانی را که مجسمه شاه را پایین کشیدند، تلافی خواهد کرد. روز 21 آذر 1357 سربازان و ماموران شهربانی به خیابان‌ها ریختند و شروع به تیراندازی هوایی کردند. آن‌ها در حالیکه شعار جاوید شاه سر می‌دادند به‌سوی مردم تیراندازی کردند و تعداد زیادی از مغازه‌ها را آتش زدند. ماموران سپس شش نفر از جوانان نجف‌آباد را که قصد خاموش‌کردن آتش مغازه ها را داشتند به رگبار بستند و پس از آن حمله به خانه‌ها آغاز شد. ماموران سپس به بیمارستان شهر حمله کردند و به آزار و اذیت پرستاران و کادر بیمارستان پرداختند، سرم ها را از دست بیماران کشیدند و یکی از جوانان را که برای خون دادن به بیمارستان رفته بود به رگبار بستند. روز 22 آذر 1357 نیز رویدادهای روز گذشته در نجف‌آباد ادامه یافت. ر.ک. روزشمار تاریخ معاصر ایران، محسن غنی یاری، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه 157.

بسم الله الرحمن الرحیم‌
جنایات شاه که در بسیاری از شهرها، بخصوص در اصفهان و نجف‌آباد با وحشیگری بی‌سابقه مامورین او واقع شده است، و گفته می‌شود برنامه‌ای است که بتدریج در سایر شهرها نیز انجام می‌گیرد و بناست به بزرگ و کوچک رحم نشود و تمام خانه‌ها و مغازه‌ها و مراکز مذهبی به آتش کشیده شود، نشانه تزلزل و ضعف دولت نظامی و یاس شاه از امکان ادامه قدرت شیطانی است. و اکنون که به پرتگاه و سقوط حتمی نزدیک شده است، می‌خواهد جنایات خود را هر چه بیشتر تکمیل کند و به گفته خودش ایران را به تل خاکی مبدل ساخته و برود.
ملت آگاه باید بداند که این آخرین حمله‌ای است که از جنون و حمله روحی که به شاه دست داده است ناشی شده و باید این جنایات بسیار احمقانه و سَبُعانه موجب تضعیف روحی ملت نشود. شاه خود را از ملتْ جدا و تنها می‌بیند؛ ناچار با تمام وجود به آغوش اشرار و مزدوران پناه برده تا شاید عقده‌های روحی خود را خالی کند. شاه خود را از سلطنت خیالی مخلوع می‌بیند و ادامه حکومت خود را با رفراندم تاسوعا و عاشورا غیر ممکن می‌داند؛ از این جهت از هیچ جنایت غیر انسانی رویگردان نیست و با دست اشرار و بعضی از سران ارتش، که شریک جرم او هستند، می‌خواهد آخرین تیر ترکش را رها کند. شاه رفتنی است! لکن سران ارتش که با او و به امر او مرتکب جنایات هستند و می‌شوند، در کار خود تجدید نظر کنند و از عواقب امر بترسند. درجه داران جوانْ خود را به این جنایات وحشتناک آلوده نکنند؛ مگر آنان نمی‌خواهند پس از شاه، در این کشور آبرومندانه زندگی کنند؟
جنایاتی که در اصفهان و نجف‌آباد و بعضی از شهرستانها شده است، به قدری با شرافت انسانی منافی است که وجدان هر انسانی را سخت رنج می‌دهد. از قرار اطلاع، مامورین شاه با مسلسل به داخل منازل مردم محروم و بی‌دفاع حمله کردند، مساجد را به آتش کشیدند، به زنان محترم اهانت کردند، هر کس را که دیدند «جاوید شاه» نمی‌گوید، بیدریغ کشتند و آزادی به منطق کارتر را به خوبی و خیلی سریع اجرا کردند.
اکنون با در نظر گرفتن رفراندم تاسوعا و عاشورا- که غیر رسمی بودن شاه و دولت را به جهانیان ثابت نمود- بر ملت است که به حکم اسلام و قانون، از اطاعت شاه و دولت سرپیچی کنند: مالیات نپردازند و کلیه اعتصابات ادارات و موسسات و شرکتهای دولتی، خصوصاً اعتصاب شرکت نفت را تا رفتن شاه و دولت ادامه دهند و بر ملت است که با گسترش اعتصابات خود از آنان پشتیبانی نمایند.
این جانب مصیبت وارده بر خواهران و برادران سراسر کشور را تسلیت می‌گویم و از خدای بزرگ، اجر و صبر برای آنان و رحمت واسعه حق تعالی را برای شهدای راه خدا مسالت می‌نمایم؛ و روز دوشنبه 17 محرّم الحرام «1» را به مناسبت هفتم شهدا، عزای عمومی اعلام می‌کنم.
روح الله الموسوی الخمینی‌

«۱»- برابر با ۲۷/ ۹/ ۱۳۵۷ ه. ش.


امام خمینی (ره)؛ 23 آذر 1357

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: