شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

پیام به علمای تهران (استیضاح اسد اللَّه عَلم)

قم
تهاجم عوامل رژیم شاه به مدرسه فیضیه و ضرب و جرح مردم و طلاب
استیضاح اسد اللَّه عَلم (نخست وزیر وقت)
علمای تهران
جلد ۱ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۷۷ تا صفحه ۱۷۹

توضیح تاریخی

  • پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید شاه، روحانیت مبارز شیعی ساکت ننشسته و دست به اعتراض علیه اقدامات رژیم زدند و در راس آن‌ها امام عید سال 42 را عزای عمومی اعلام کردند. رژیم پهلوی در توطئه‌ای از پیش طرح ریزی شده به قصد تضعیف حوزه و روحانیت در روز دوم فروردین 1342 شمسی مطابق با روز شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام) به مدرسه فیضیه حمله کرد و پس از مقاومت طلاب به روی آنها آتش گشود و عده زیادی از طلاب را شهید و یا مجروح کرد. در این حمله وحشیانه عده‌ای از طلاب را از بالای پشت بام مدرسه فیضیه به پایین انداختند و در نهایت به غارت کتاب ها و وسایل آنها پرداختند. ر.ک. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، www.irdc.ir

بسم الله الرحمن الرحیم‌
إِنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ‌
به وسیله حضرت حجت الاسلام آقای حاج سید اصغر خوئی- دامت افاضاته‌
خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام تهران- دامت برکاتهم‌
تلگراف محترم برای تسلیت در فاجعه عظیم وارده بر اسلام و مسلمین موجب تشکر گردید
حمله کماندوها و مامورین انتظامیِ دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانی پاسبانها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد. با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبی حمله کردند، و اینها به ملت مسلمان خود. و روحانیون و طلاب بی‌پناه. در روز وفات امام صادق- علیه السلام- با شعار «جاوید شاه» به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانی و روحانی آن بزرگوار حمله ناگهانی کردند؛ و در ظرف یکی دو ساعت تمام مدرسه فیضیه، دانشگاه امام زمان- صلوات الله و سلامه علیه- را با وضع فجیعی، در محضر قریب بیست هزار مسلمان، غارت نمودند؛ و دربهای تمام حجرات و شیشه‌ها را شکستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت بامها به زمین افکندند. دستها و سرها شکسته شد. عمامه طلاب و ساداتِ ذریه پیغمبر را جمع نموده آتش زدند؛ بچه‌های شانزده- هفده ساله را از پشت بام پرت کردند؛ کتابها و قرآنها را- چنانکه گفته شده- پاره کردند.
اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبی تامین جانی ندارند. اطراف منازل علما و مراجع محصور کارآگاه و گاهی کماندو و مامورین شهربانی است. مامورین تهدید می‌کنند که سایر مدارس را نیز به صورت فیضیه در می‌آوریم. طلاب محترم از ترس مامورین لباسهای روحانیت را تبدیل نموده‌اند. دستور داده‌اند که طلاب را به اتوبوس و تاکسی سوار نکنند. در مجامع عمومی مامورین به روحانیون- عموماً- و به بعضی افراد- به اسم- ناسزا می‌گویند و فحشهای بسیار رکیک می‌دهند. شبها پاسبانها ورقه‌های فجیع با امضای مجهول پخش می‌کنند. اینان با شعار «شاه دوستی» به مقدسات مذهبی اهانت می‌کنند. «شاه دوستی» یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ «شاه دوستی» یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‌های اسلام و محو آثار اسلامیت؛ «شاه دوستی» یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت‌
حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب «وَ لو بَلَغَ مَا بَلَغَ»
اکنون که مرجع صلاحیتداری برای شکایت در ایران نیست و اداره این مملکت به طور جنون‌آمیز در جریان است، من به نام ملت از آقای عَلم، شاغل نخست‌وزیری، استیضاح می‌کنم: با چه مجوز قانونی در دو ماه قبل حمله به بازار تهران گردید، و علمای اعلام و سایر مسلمین را مصدوم و مضروب نمودید؟ با چه مجوز علما و سایر طبقات را به حبس کشیدید که جمع کثیری در حبس به سر می‌برند؟ با چه مجوزی بودجه مملکت را خرج رفراندم معلوم الحال کردید؟ در صورتی که رفراندم از شخص شاه بود- و بحمد الله ایشان از غنی ترین افراد بشر هستند- با چه مجوز مامورین دولت را که از بودجه ملت حقوق می‌گیرند برای رفراندم شخصی التزاماً به خدمت واداشتند؟ با چه مجوزی در دو ماه قبل بازار قم را غارت کردید، و به مدرسه فیضیه تجاوز نمودید و طلاب را کتک زده و آنها را به حبس کشیدید؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق- سلام الله علیه- کماندوها و مامورین انتظامی را با لباس مبدل و حال غیر عادی به مدرسه فیضیه فرستاده و این همه فجایع را انجام دادید؟
من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مامورین شما حاضر کردم، ولی برای قبول زورگوییها و خضوع در مقابل جباریهای شما حاضر نخواهم کرد. من به خواست خدا احکام خدا را در هر موقع مناسبی بیان خواهم کرد؛ و تا قلم در دست دارم کارهای مخالف مصالح مملکت را برملا می‌کنم. اکنون یک چشم مسلمین بر دنیای خود، و چشم دیگرشان بر دین خود گریان است. و حکومت چند ماهه شما با کارهایی که می‌کنید اقتصاد، زراعت، صنعت، فرهنگ، و دیانت مملکت را به خطر انداخته، و مملکت از هر جهت در شُرف سقوط است. خداوند تعالی اسلام و مسلمین را در پناه خود و قرآن حفظ فرماید.
روح الله الموسوی الخمینی‌



امام خمینی (ره)؛ 13 فروردین 1342

جمله طلایی

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: