مصاحبهکننده: خبرنگار تلویزیون ای. بی. سی امریکا
سوال: [حضرت آیت الله، شاپور بختیار مخالف شاه است. چرا مخالف شاپور بختیار هستید؟]
جواب: اولًا بختیار مخالف شاه نیست. او میخواهد شاه را نگه دارد. ایشان با امریکا بند و بست دارد. و ثانیاً بر فرض اینکه مخالف شاه باشد خودش مخالف قانون است. مجلسین مخالف قانونند و شاه هم مخالف قانون است. از این جهت ما مخالف او هستیم.
[به نظر میرسد که سیاست امریکا در ایران تغییرات عمدهای پیدا کرده و امروز معتقدند که شاه باید برود. با توجه به این تغییر عمدهای که در سیاست امریکا در مورد وضع شاه پیدا شده، آینده روابط امریکا و ایران را چه جور میبینید و نظرتان چیست؟]
- تا رژیم بکلی از بین نرود و ما حکومت اسلامی را آن طور که میخواهیم مستقر نکنیم نمیتوانیم راجع به روابط با امریکا به طور قطع صحبت کنیم. لکن احتمال میدهیم که اگر امریکا با ایران روابط حسنه داشته باشد، ایران هم با او روابط حسنه خواهد داشت.
[شما هم احساس میکنید که شرایط فعلی خط سیاست امریکا در جهتی است که شما را راضی کند؟]
- تا کنون احساس نکردهام.
[تحت یک حکومت اسلامی، به نظر شما باز هم ایران میتواند به امریکا نفت بفروشد؟]
- در صورتی که امریکا دست از کارهایش بردارد و ایران را به حال خودش بگذارد و به هیچ وجه دخالت در سرنوشت مملکت ایران نداشته باشد، امریکا هم یکی از مشتریهایی است که نفت به او داده میشود.
[لطفاً نظرتان را در مورد دولت اسلامی مشخص تر بیان کنید]
- دولت اسلامی که ما میخواهیم یک جمهوری است که به آرای ملت درست میشود و احکام اسلام هم در او اجرا میشود. قانون اساسی همان قانون اسلام است و قانون اسلام مسبب آزادیها و دموکراسی حقیقی است و استقلال کشور را نیز تضمین میکند.
[مطالبی کشف شده است در این مورد که نظرات حضرت عالی مخالف سایر مذاهب خصوصاً یهودیها و مسیحیان است. ممکن است نظرتان را راجع به سایر مذاهب چه داخل اسلام، چه خارج اسلام بیان کنید]
- ما کراراً این مطلب را گفتهایم که اسلام نسبت به اقلیتهای مذهبی احترام قائل است و آنها در این مملکت ما آزادند و حتی حق رای دارند، حق تعیین وکیل دارند. و آنچه گفته شده است که ما مخالف با آنها هستیم تبلیغاتی است که شاه به راه انداخته است. اسلام همیشه با آنها به طور مسالمت رفتار کرده است و حتماً زندگی آنها در حکومت اسلامی بهتر از الآنشان است.
[در این نهضت، حضرت عالی که در خارج از ایران بودهاید، قدرت بینهایت زیادی را کسب کردهاید. این قدرت بسیار بزرگ است و ما میخواستیم بدانیم که اگر در ایران بودید آیا همین قدرت را کسب میکردید؟]
- این قدرت مذهبی است و ما اگر ایران هم باشیم به عنوان یک نفر آدم مذهبی ما را میشناسند که خدمتگزار این مردم هستیم و فرقی نیست بین داخل و خارج.
[محبوبیت شما حتی در بین کسانی است که به مذهب چندان علاقه نداشتهاند و بیشتر تغییر و تبدیلات در مسائل اجتماعی را میخواستند. آیا فکر نمیکنید همین تبعید شما به خارج موجب شده که یک حالت رمزی به وجود بیاورد که آنها علاقهمند شوند؟]
- آنها هم که علاقه دارند علاقه ملی دارند. چون ما با مصالح ملی آنها موافق هستیم و کسانی که به کشور آنها خیانت کردهاند و استقلال آنها را از بین بردهاند ما با آنها مخالفیم. در نهاد تمام ملت این مسائل هست، از این جهت با ما حتی قشرهای غیر مذهبی هم موافقند.
[ابهاماتی در مورد نقش شما در آینده وجود دارد. ممکن است نقش خود را در آینده بفرمایید؟]
- من در آینده هم همین نقشی را که الآن دارم خواهم داشت. نقش هدایت، راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم و اگر چنانچه خیانتکاری در کار باشد با او مبارزه میکنم. لکن من در خود دولت هیچ نقشی ندارم.
[آیا یک شورای علمای مذهبی خواهد بود که شما در راس آن قرار بگیرید؟]
- بعد باید ببینم چه خواهد شد.
[شما فکر میکنید در خارج از ایران مدت زیادی خواهید ماند؟]
- من هر وقت مصلحت دیدم برمیگردم.
[حضرت آیت الله، چه موقع به فکرتان رسید که میتوانید بر شاه غالب شوید؟]
- این امری است که نمیتوانم دقیقاً بگویم. ولی مدتهاست که میدانم شاه رفتنی است. ولی این را هم نمیتوانم دقیقاً بگویم.
[مردم زیادی در دنیا فکر میکردند که شاه رمز ثبات است. حالا در آینده ایران بعد از رفتن شاه، مشکلترین مسئله شما چه خواهد بود؟]
- مشکلترین مسائل ما ترمیم خرابیهای شاه است و این ناثباتیهایی که او از هر جهت برای ما به ارث میگذارد. مساله بیکاری، مسئله مسکن، مسئله کشاورزی، مسئله صنایع مونتاژ، مسائل کارخانهها. باید ابتدا این مسائل به هم پاشیده را در طول این پنجاه سال ترمیم کنیم تا چرخ ایران به حرکت درآید؛ بعداً اصولًا باید یک اساس نو دیگری را پایهریزی کرد.
پاریس، نوفل لوشاتو
مسائل عمومی ایران
جلد ۵ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۳۱ تا صفحه ۴۳۳
توضیح تاریخی
- تظاهراتهای عاشورا و تاسوعا آنچنان پرابهّت بود که کابینه ازهاری کنار رفت. آخرین تیر ترکش روی کار آوردن بختیار بود. وی سابقه مبارزه با رژیم را داشت و عضو جبهه ملی بود. شاپور بختیار سال 1354 پس از اعلام حزب رستاخیز به همراه تعدادی از همفکرانش در جبهه ملی، نامهای سرگشاده و انتقادی به شاه نوشته بود. 17 دیماه شاه، بختیار را برای نخستوزیری معرفی کرد. بختیار میخواست نخستوزیریاش قانونی باشد. منتظر ماند تا مجلس به او رای دهد. در مجلس گفت که روی کار آمدن وی نتیجه انقلاب مردم است و خواست که به دولت او فرصت دهند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 228.
امام خمینی (ره)؛ 22 دی 1357