[بسم الله الرحمن الرحیم]
وضع حساس ایران
آقایان میدانند که وضع ایران چه وضع حساسی دارد؛ الآن وضع حساستر از قبل از این است که دزدها را بیرون کردیم؛ برای اینکه آن وقت، وضعْ وضعِ دفع بود، بیرون کردن بود آن بحمد الله با همت همه ملت و با قوّت ایمان گذشت. قوّت ایمانِ ملت ما غلبه کرد بر تانکها، توپها، ابرقدرتها. همه آنها پشتیبانی میکردند از این، و این همه قدرتمند بود لکن قدرت خدا بالای قدرتهاست؛ و بحمد الله در اینجا تا این مرحله پیروز شدید لکن الآن شما وارث یک مملکت خرابید یعنی همه چیزش ریخته به هم. اینها همه ذخایر ما را بردند، همه جواهرات ایران را بردند، و فرار کردند؛ برای خودشان آنجا دستگاهها درست کردند. ان شاء الله از آنها گرفته خواهد شد. و الآن ایران یک وضعی دارد که هم اقتصادش و هم فرهنگش و هم اداراتش و هم ارتشش همه به هم ریخته است.
وحدت همه اقشار در امر سازندگی
در اینجا دو نکته است: یک نکته اینکه این خرابی با یک قشر، یک طایفه نخواهد جبران شد. دولت نمیتواند جبران کند؛ ارتش نمیتواند جبران کند؛ تجار نمیتوانند. هر یک [تنها] نمیتوانند. تمام اقشار این ملت، از کارگر و کارمند و اداری و- عرض میکنم که- سایر اقشار، هر کس در هر مقامی هست، باید شرکت کند تا بتواند این خرابه را بسازند. مملکت شما الآن یک مملکت دزد زده است، یک مملکت زلزله زده است، یک مملکت خراب است. این خرابه الآن به دست شما افتاده است لکن مال خودتان است. تا کنون مال خودتان نبود. تا کنون همه مربوط بود به خارج و به اجانب، و منافع شما را آنها میبردند، زحمت را شماها میکشیدید. الآن ان شاء الله امیدوارم که ایران مال خودتان شده باشد. لکن این خرابهای که مال خودتان است باید خودتان با همت خودتان، با اجتماع خودتان، با وحدت کلمه خودتان این معنا را حفظ کنید
نکته دوم این است که توقع این نباید باشد که یک مملکتی که 2500 سال زیر چکمه بوده است و پنجاه و چند سال- که ما خودمان شاهد قضایا بودیم- خرابکاری شده است، یک مملکتی که پنجاه و چند سال خرابکاری در آن شده است، همه قوا روی هم دست به هم دادند و خراب کردند همه چیز این مملکت را، نباید مردم توقع داشته باشند که در ظرف چند روز یا چند ماه اصلاح بشود. مشکلات در کار است؛ الآن دولت گرفتار مشکلات است، ارتش گرفتار مشکلات است، ادارات گرفتار مشکلات هستند. مردم باید تامل بکنند، یک قدری بردباری بکنند. اینهایی که پنجاه و چند سال زیر شکنجه صبر کردند حالا آزاد شدند، حالا دیگر خوف اینکه یک کسی بیاید بیخود بگیردشان ندارند، خوف اینکه یک نظامی بیاید بزند تو سرشان ندارند. یک نعمت بزرگی است که به شما خداوند تعالی عنایت فرموده است که در منزلتان راحت میخوابید، ترس از سازمان امنیت ندارید، ترس از ارتش ندارید، ترس از حکومت ندارید. و لیکن این معنا باید گفته بشود به آن اشخاصی که عجولند، شما پنجاه و چند سال زیر چکمه این اشخاص و این چپاولچیها تامل کردید، باید چند سال هم همه با هم دست به هم بدهید و بسازید. خیال نکنید که میشود فوراً این کار را انجام داد. یک خرابهای را بتوان فوراً [درست کرد] که مثلًا اشکال میکنند که آقای بازرگان چرا [اقدام] نکرده است؛ مگر کسی دیگر جای او بود میتوانست بیشتر از این کار بکند؟ اینها همه مشغول کار هستند، همه مشغول انجام وظیفه هستند و ان شاء الله شما هم که مردمانِ سالمی هستید مشغول کار و جدیت باشید برای ساختن این دستگاه خراب. خداوند همه شما را حفظ کند و موفق باشید.