بسم الله الرحمن الرحیم
اوضاع ایران در عصر پهلوی
از آقایان که از راه دور آمدند برای تفقد از این جانب، ... تشکر میکنم. سلامت و سعادت همه را از خدای تبارک و تعالی خواستارم. شما محرومیت خودتان را اطلاع دارید، تمام مردم ایران در دوره این پدر و پسر محروم بودند. محروم از آزادی، محروم از استقلال. جوانهای ما در همه اطراف ایران در حبس و شکنجه به سر بردهاند و محروم از آزادی و استقلال بودهاند. علمای ایران محروم از آزادی بودهاند و بسیاری از آنها در تبعید و حبس به سر بردهاند. مردم تهران، این محلاتی که «زاغهنشین» گفته میشود یا «چادرنشین»، شاید از محلهای شما محرومتر باشند. اینها در خانههای گلی یا زیر چادر، هر یک با چندین عائله به سر میبرند؛ مثل یک سوراخی که جانورها در آنجا باشند! ایران یک حبسی بود از برای همه اهالی محترمش، و بحمد الله این حبس شکسته شد و آزادی به شما برگشت و استقلال پیدا کردید.
همراه با دولت در رویارویی با توطئهها
الآن وقتی است که همه با هم هم صدا و همرای، همه با هم باشید و این نهضت را پیش ببرید. اگر در سرحدات که شما هستید شلوغیهایی هست و فرصت طلبها در آنجا میخواهند کارهای زشتی بکنند، شماها جلو بگیرید؛ البته از طرف دولت هم اقدام میشود. من از شما خواستارم که به دولت کمک کنید، به ژاندارمری کمک کنید و فقط این نباشد که منتظر باشید دولت همه کارها را بکند؛ دولت نمیتواند همه کارها را انجام بدهد. شماها باید پشتیبانی کنید، هم از ارتش، هم از ژاندارمری و هم از قوای انتظامی و کلانتریها؛ و همه با هم جلو مفسدهجویان را بگیرید. این مفسدهجویان میخواهند باز شما را به حال اول برگردانند و زیر ستمهای سابق قرار بدهند و ذخایر شما را ببرند. ما امیدواریم با برقراری حکومت عدل اسلامی و توانایی بر اینکه احکام اسلام را در ایران جاری بکنیم، برای همه قشرها سعادت- هم سعادت دنیا و هم سعادت آخرت- پیش بیاید. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه ایرانیها و شما جوانانی که در اینجا مجتمع هستید میخواهم. و سلام و درود بر شما!