مطلب مرتبط

سخنرانى در جمع نمايندگان كاركنان گمركات ايران (حقيقت نور)
شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

سخنرانی در جمع نمایندگان کارکنان گمرکات ایران (حقیقت نور)

قم
حقیقت نور- انقلاب اسلامی و معادلات جهانی- خدا مداری
نمایندگان کارکنان گمرکات ایران‌
جلد ۷ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۳۵ تا صفحه ۱۳۸

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
[بسم الله الرحمن الرحیم‌]

حقیقت نور

اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ امَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا اَوْلِیاوُهُم الطَّاغُوتُ یُخرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ «1»؛ کسانی که با خدا باشند، توجه به خدا و ایمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمتها، از تمام تاریکیها خارج می‌کند و به حقیقت نور می‌رساند. ایمان به خدا نور است؛ ایمان به خدا باعث می‌شود که تمام تاریکیها از پیش پای مومنین برداشته بشود؛ ایمان به خدا باعث می‌شود که مومنین در نور خدا غرق شوند. ظلمتهای استبداد، ظلمتهای اختناق، ظلمتهای وابستگی به غیر، ظلمتهای ظلم، مومنین از این ظلمتها نجات پیدا می‌کنند. کسانی که به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهی است از تمام انواع ظلمات- ظلمات مادی، ظلمات معنوی- نجات پیدا می‌کنند و در دریای نور غرق می‌شوند.

نور آزادی و استقلال‌

شما ملت ایران به واسطه اینکه متشبث به ایمان شده‌اید، توجه به خدا کردید، همه با هم به اسلام متوجه شده‌اید، احکام اسلام را خواستید، خداوند شما را نجات داد و نجات می‌دهد. نجات داد از این سد بزرگ استبداد، شکستید سد استبداد را و ظلمتها را پس‌ زدید، وارد در نور آزادی شدید؛ شکستید سد پیوستگی به غیر را- به واسطه ایمان- و وارد در نور استقلال شدید؛ شکستید اختناقها و وابستگیها را، و وارد شدید در حقیقت اسلام؛ اسلام نور است، غیر اسلام ظلمات است. شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام، با توجه به قرآن این سدها را شکستید؛ سدهایی که همه گمان می‌کردند ممتنع است شکستن آن؛ قدرتهایی که همه گمان می‌کردند محال است این قدرتها شکسته شوند. حساب دنیا باطل شد، حسابهای مادیین باطل شد.
آنهایی که به خدا ایمان نداشتند، روی محاسباتشان، غیر معقول بود یک ملتی که هیچ ندارد بر قدرتهایی که همه چیز دارند غلبه کند! غیر معقول بود که دست اجنبی را که تا دندان مسلح بود به همه انواع سلاحها، از مخازنشان قطع کند! آنها حسابهای مادی می‌کردند؛ با حساب مادی همان طور بود که آنها می‌گفتند: روی قواعد عادت و ماده، ما نمی‌توانستیم غلبه کنیم؛ محال بود غلبه ما لکن آنها حساب معنویات را نکرده بودند! اسلام همیشه با معنویات جلو رفت؛ در صدر اسلام با آنکه هیچ تجهیزی نداشتند مسلمین، هر چند نفرشان در جنگها یک اسب داشت، هر چند نفر یک شمشیر داشت و لشکر روم و لشکر ایران تا دندان مسلح بودند و عددشان صدها برابر عدد آنها بود، با عدد کم و تجهیزات کم، لکن با قوه ایمان شکستند امپراتوری روم و ... امپراتوری ایران را.
شما سربازان اسلام، شما جوانمردان با ایمان، با ایمان خودتان شکستید این سد بزرگ را؛ شکستید این قوّت طاغوتی را؛ این قوه شیطانی را، شما با ایمان این پیشرفت را کردید و حساب همه حسابگرهای مادی باطل شد. خداوند شما را پیروز کرد و خداوند شما را پیروز می‌کند، مادامی که به خدا توجه داشته باشید.

شهادت طلبی جوانان‌

برادران من! عزیزان من! این رمز را از دست ندهید: رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام. شهادت برای مُسْلم، برای مومن سعادت است؛ جوانهای ما شهادت را سعادت‌می‌دانند؛ این رمز پیروزی است. آنها که مادی هستند و مادیگر، آنها هرگز شهادت را نمی‌خواهند ولی جوانان ما شهادت را سعادتِ خودشان می‌دانند، اول راحتِ خودشان می‌دانند. این رمز پیروزی بود. آنها که گمان کردند می‌توانند در این برهه از زمان بین جوانان من، بین جوانان ما، بین عزیزان ما اختلاف بیندازند در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند؛ همه با ایمان راسخ به پیش می‌روند.

همه با هم در راه سازندگی‌

ما قدمهای بعدی خیلی داریم. باید همه با هم- همه اقشار با هم- این خرابه‌ای که برای ما گذاشته‌اند آباد کنیم. این بدبختها ایران را خراب کردند؛ به اسم «تمدن بزرگ» تمام آثار تمدن را از ایران کنار زدند؛ با اسم «اصلاحات ارضی» کشاورزی ما را از بین بردند؛ فرهنگ ما را از بین بردند؛ ارتش ما را وابسته کردند؛ ملت ما را ضعیف کردند؛ تمام مخازن ما را بردند و در خارج برای خودشان پارکها درست کردند؛ و ان شاء الله از آنها پس می‌گیریم.
این خائنین، یک مملکت آشفته، یک مملکت خراب برای ما گذاشتند؛ مملکتی که کارگرش فقیر، کشاورزش فقیر، کاسبش فقیر؛ مملکتی که در حومه تهران، متصل به تهران، خودِ تهران محله‌های «زاغه‌نشین» دارد، بدبخت دارد؛ اینها را برای ما گذاشتند.
کسی نمی‌تواند ایران را به تنهایی، قشری نمی‌تواند به تنهایی، این خرابه را آباد کند. دولت نمی‌تواند، روحانیت نمی‌تواند، بازاری نمی‌تواند، دهقان نمی‌تواند، کارگر، کارمند نمی‌توانند لکن «همه» می‌توانند؛ همه با هم: یَدُ اللهِ مَعَ الجَمَاعه «2»؛ جماعتها وقتی که با هم شدند کارها انجام می‌گیرد. دیدید که با وحدت کلمه و اجتماع و اتکال به خدا این سد بزرگ را شکستید؛ الآن هم با اتکال به خدا و وحدت کلمه این خرابه را باید آباد کنید.
شما که در مرزها هستید، در گمرکات هستید، به حد خودتان باید عمل کنید و آنها که در مراکز هستند به مقدار خودشان؛ نه شما باید انتظار داشته باشید که یک قشر- دولت- کارها را انجام دهد و نه دولت باید انتظار داشته باشد که ملت باید انجام بدهد. ملت و دولت همه با هم، همه با هم، ان شاء الله. همه با هم برای اسلام، برای جمهوری اسلام، برای قانون اسلام به پیش!
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته‌

«۱»- بخشی از آیه ۲۵۷ سوره بقره:« خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردند، ایشان را از تاریکیها به روشنایی می‏برد، و کسانی که کافر شدند، سرپرستشان طاغوت است که آنها را از نور به تاریکیها می‏برد».«۲»- حدیث نبوی، صحیح ترمذی، ج ۳، ص ۳۱۶، حدیث ۲۲۵۶:« دست خداوند با جماعت است».


امام خمینی (ره)؛ 05 اردیبهشت 1358

صوت مطلب

کیفیت متوسطحجم 5/82 مگابایتبیشتر

جمله طلایی

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: