مطلب مرتبط

سخنرانى در جمع دانشجويان سنندج (مشكلات كشور- شوراهاى منطقه‌اى)
شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

سخنرانی در جمع دانشجویان سنندج (مشکلات کشور- شوراهای منطقه‌ای)

قم
نارساییها و نابسامانی کشور و چگونگی آبادی خرابیها- شوراهای منطقه‌ای
دانشجویان و دانش‌آموزان سنندج‌
جلد ۷ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۴۶ تا صفحه ۱۵۲

بسم الله الرحمن الرحیم‌

محرومیتهای ایران در عصر پهلوی‌

از آثار این نهضت و برکاتش این است که ما با گروههای مختلفی از مسلمانان ایران مواجه می‌شویم و با هم درد دل می‌کنیم. ما مع الاسف با هر گروهی که مواجه می‌شویم با کردستانیها، با بلوچها، با بختیاریها، با قشقاییها و سایر عشایری که در اطراف ایران هستند و گروههایی از آنها گاهی پیش ما می‌آیند- با هر گروهی که مواجه می‌شویم می‌بینیم که همین درد دلهایی که شما دارید آنها یا بیشتر دارند یا همین طور هست. بختیاریها می‌آیند می‌گویند که هیچ جا بدتر از بختیاری نیست، ما از همه مواهب تمدن محروم هستیم. بلوچها می‌آیند همین مطلب را می‌گویند که ما محرومیم و هیچ یک از اقشار ملت مثل ما محروم نیست. شما آقایان هم همین مطلب را می‌گویید. من باید بگویم که مطلب همین طور است که گفته می‌شود؛ همه ملت محرومند از همه مواهب. شما الآن تهران، که مرکز است و همه همتهای دولتهای سابق هم نسبت به مرکز بوده است- و مع الاسف توجه به جاهای دیگر کم بوده است و یا نبوده است- همین تهران را شما تشریف ببرید، قریب سی محله یا بیشتر [را ببینید] که اینها یا چادرنشین هستند یا زاغه‌نشین هستند و یا حصیرنشین هستند؛ محله حصیرنشینها، زاغه‌نشینها! از همه مواهب تمدن محرومند؛ آب ندارند، باید بیایند از پله‌های زیادی بالا، از آن گودالهایی که منزل دارند، خودشان و بچه‌هایشان باید بیایند بالا، یک کوزه آب از سر خیابان که شیر آب هست ببرند. از اسفالت هیچ خبری نیست، از مریضخانه هیچ خبری نیست، از مدرسه‌ هیچ خبری نیست، برق ندارند، هیچ ندارند. این تهران، که مرکز است و باید از همه جا به قول آنها آبادتر باشد!

رژیم پهلوی عامل فقر ملت‌

وقتی که ملاحظه می‌کنید در اطراف خوزستان، در اطراف فارس، جاهایی را به ما بعضیها گفته‌اند که اینها اصلًا آب ندارند و هیچ ندارند، آب هم حتی ندارند! و در زمستانها و بهار، وقتی که باران می‌آید، یک گودالهایی هست آنجا که آبها آنجا جمع می‌شود و زنها از یک فرسخ باید بروند و آب از آنجا بیاورند برای بچه‌هایشان. من وقتی که نجف بودم بعضی از اهل خیر کویت، که با من آشنا بودند، به من توسل کردند که شما یک کمکی بکنید، و ما هم کمک می‌کنیم یک آب انبار درست بشود که این آب باران را این آب انبار حفظ بکند، و این بیچاره‌ها وقتی می‌خواهند آب ببرند آب داشته باشند. شما خیال نکنید که همان شماها محروم بودید؛ این خانه خرابها همه ایران را خراب کردند. همه محروم بودیم. حتی قشرهایی که شما در صورت می‌بینید که اینها مثلًا مرفهند، در [آن‌] زمان اینها زحمتهایی داشتند که بیشتر از زحمت بی‌آبی بود. این حبسهای طولانی و این زجرهای فوق العاده، این شکنجه‌های طاقتفرسا برای یک دسته از روشنفکران، یک دسته از علما، یک دسته از فرهنگیها، از وکلای دادگستری، از قضات دادگستری، امثال اینها؛ در تحت این شکنجه‌ها بودند. و بحمد الله بعد از اینکه خدا خواست و خداوند تایید کرد، ملت ما بیدار شدند و با هم اجتماع کردند و در تحت لوای اسلام این سد را شکستند؛ این سدی که مانع بود از اینکه فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما، همه چیز ما، ترقی و رشد بکند؛ و مانع بودند، این مانع برداشته شد؛ اما پشت این سد، چه برای ما ماند؟ پشت این سد یک بدبختیهایی مانده است. صندوق دولت خالی است؛ از تمام بانکها- آن طوری که دولت به ما اطلاع می‌دهد و آن طور هست- اینها هر چه توانستند قرض کردند. صدها میلیون دلار از بانکهای مختلف ایران، اینها قرض کردند و فرار کردند. همچو نیست که خیال کنید که اینها هم ساده رفتند؛ جواهرات ایران را یک‌ مقداری‌اش را آن پدر برد، یک مقداری‌اش را این پسر! بانکهای ما را خالی کردند و رفتند، ملت را فقیر گذاشتند و رفتند، نفت ما را سالهای طولانی دادند به امریکا و پول نگرفتند؛ یعنی برای امریکا پایگاه درست کردند. اینها عوض پول نفت- که باید پول به ما بدهند- اسلحه دادند! اسلحه‌هایی که به درد خود امریکا می‌خورد، و نه به درد ما. این یک توطئه‌ای بود بین این مرد، این مرد خبیث، این مرد خائن، به امریکا که نفت می‌داد- آن هم آن طور زیاد- و در ازای آن باید پول بدهد یا اسلحه‌ای که به درد ما بخورد بدهد، در قبال آن یک اسلحه‌هایی اینها فرستادند، برای خودشان پایگاه درست کردند مقابل شوروی؛ به اسم اینکه ما داریم پول نفت را می‌دهیم برای اینکه صدای شوروی درنیاید، اینها اسلحه دادند؛ اسلحه‌هایی که به درد خودشان می‌خورد! یعنی ایرانی‌ها نمی‌توانستند استعمال کنند این اسلحه‌ها را؛ تخصص نداشتند. برای خودشان پایگاه درست کردند. پایگاههایشان الآن هم هست در ایران.

آبادی خرابیها با همت ملت‌

الآن که شما این سد را به همت خودتان و به برکت اسلام شکستید، پشت این سد یک خرابه است. نه کردستان خراب است؛ لرستان هم خراب است، خوزستان هم خراب است، بلوچستان هم خراب است، خراسان هم خراب است؛ همه خراب است. این خرابه را کی باید آباد بکند؟ این خرابه را دولت می‌تواند تنها؟ نه، دولت همچو بودجه‌ای ندارد؛ نمی‌تواند. ملت هر قشرش می‌تواند؟ نه. اما همت ملت، همه با هم، اجتماع با هم و همه اتکا به خدا، اتکا به قرآن کریم. همه با هم باید قیام بکنیم. همه با هم تشریک مساعی بکنیم، تا این خرابه را آبادش کنیم. شما خیال نکنید که دولت توجه ندارد به کردستان؛ دولت نمی‌تواند. الآن گرفتاریهایی برای دولت گذاشته‌اند که هر جای مملکت را که ملاحظه می‌کنید، همین گرفتاریهایی را که شما دارید آنها هم دارند. دولت نه اینکه نخواهد توجه بکند؛ دولت می‌خواهد. شب و روز اینها در کار هستند؛ من اطلاع دارم شب و روز اینها در زحمت هستند و می‌خواهند این خرابه را آبادش کنند؛ لکن خرابی‌ این قدر است که بدون اینکه یک مدتی بگذرد، مهلتی باشد، نمی‌شود.

رشد گروهکها در سایه ناآرامیها

مع الاسف این مهلت را این خائنها نمی‌دهند، نمی‌گذارند. کارخانه‌ها باید راه بیفتند تا اینکه چرخ این مملکت به جریان بیفتد، به گردش بیفتد؛ می‌روند کارخانه‌ها را نمی‌گذارند کار بکنند. کشاورزی باید راه بیفتد تا اینکه این مملکت آباد بشود، کشاورزی را- همین خائنهایی که تتمه آن رژیم فاسد هستند، نوکرهای امریکا و غیر امریکا هستند- نمی‌گذارند؛ کشاورزی را هم مانع می‌شوند. مدارس باید کار خودشان را ادامه بدهند، فرهنگ را اداره کنند؛ می‌روند فرهنگیها را هم نمی‌گذارند، مدارس را هم تعطیل می‌کنند. هر چه بخواهید شما، هر چیزی را که ببینند برای این مملکت فایده دارد و برای اقشار این مملکت فایده دارد، این عمال امریکایی‌ها- که تتمه‌شان مانده‌اند حالا در اینجا- اینها مانع می‌شوند. هر روز با یک صورتی مردم را بسیج می‌کنند و توی خیابانها می‌کِشند و داد و فریاد و «زنده باد» و «مرده باد». برای اینکه اینها نمی‌خواهند آرام بشود این مملکت. اگر آرام بشود این مملکت، کارهایش را اداره می‌کنند؛ اگر کارهایش را اداره بکند و آرامش حاصل بشود، دست آنها دیگر کوتاه می‌شود. وقتی یک مملکتی آشفتگی نداشت، دست آنها کوتاه می‌شود. لکن مملکت اگر آشفته بود- و اینها هم دارند آشفته‌اش می‌کنند- اگر آشفته بود، آنها باز طمعشان هست که با یک صورت دیگری، با یک فرم دیگری، به این مملکت سلطه پیدا کنند و همان مسائل سابق و بدبختیهای سابق را عود بدهند.

طرحهای سازندگی‌

شما برادرهای ما، گمان نکنید که به حال شما رسیدگی نمی‌شود، نمی‌خواهند رسیدگی کنند؛ نمی‌توانند به این زودی درست بکنند. مشغولند؛ مشغول برنامه‌ریزی هستند؛ مشغول مطالعه هستند. مسائل باید بتدریج حل بشود. الآن- دیروز که روز پنجشنبه آقای بازرگان آمدند اینجا- آن نقشه‌هایی که راجع به راهسازی داشتند، نقشه‌های زیادی درآوردند نشان دادند، که ما در همه اقشار مملکت می‌خواهیم راهسازی بکنیم، و شروع می‌کنیم. من سفارش کردم که روستاها و جاهای دوردست زودتر باید شروع بشود و قبل از جاهای دیگر. آنها هم همین مطلب را قبول کردند. راجع به کارگر، اینها مشغولند برای اینکه کار درست کنند، و کارگر را به کار وادارند و- عرض می‌کنم که- این قشر را هم به کار وادارند. وقتی که به کار وادار شدند، هم برای خودشان خوب است، هم مملکت راه می‌افتد؛ لکن یک صبر انقلابی شما لازم دارید و ما. ما همه بدبختی داریم؛ لکن باید یک قدری صبر بکنیم، یک قدری تحمل بکنیم. این را حمل نکنید به اینکه یک قشری را بر قشر دیگر مقدم می‌داریم. و خدا می‌داند که اسلام و آنی که ما می‌خواهیم- و همه‌مان تابع اسلامیم- بین هیچ یک فرقی نمی‌گذارند؛ همه حقوق را ملاحظه می‌کنند. مسلمین همه ید واحده هستند. مسلمین همه برادر هستند. اینکه مسلمین یک طایفه‌شان به طایفه دیگر مقدّم باشد، اینها نیست در کار. حقوق همه، همه مسلمین، بلکه هر کس که در مملکت اسلامی زندگی می‌کند، یک حقوقی دارد؛ اسلام به آن حقوق می‌رسد. این اقلیتهای مذهبی، از قبیل زرتشتی، از قبیل یهودی، از قبیل نصارا، که در ایران گروههای فراوانی هستند، اینها را هم اسلام برایشان احترام قائل است؛ می‌خواهد که اینها هم به حقوق خودشان برسند. اما توهّم این معنا نشود؛ و من احتمال می‌دهم که خدای نخواسته باز یک دستهایی در کار باشد که پیش برادرهای کُرد ما بروند بگویند که ببینید دولت اسلامی شد و کاری نشد؛ پیش برادرهای بلوچ ما بروند همین حرف را بزنند، پیش برادرهای بختیاری ما بروند همین حرف را بزنند، پیش قشقاییها بروند همین حرف را بزنند؛ برای اینکه یک آشوبی باشد؛ آرامش نباشد که ما مملکتمان را به طور عاقلانه و به طور عدالت اداره کنیم. اینهایی که می‌آیند و این حرف را می‌زنند، اینها قصد این ندارند که اصلاح بشود؛ اینها قصد افساد دارند. خود شما هم می‌دانید که اینها می‌خواهند فساد بکنند. الآن هم تذکر دادید که مفسدین هستند که این کار را می‌کنند. باید یک قدری صبر کرد، ملاحظه کرد.
ببینید که دولت برای یک جایی کاری کرده که برای شما نکرده؟ یک جایی را آباد کرده و جای شما خراب است؟ الآن مسئله خانه‌سازی [...] همه اقشار ملت- علی السوا کسانی که مستمندند و خانه دار نیستند- برایشان خانه‌سازی می‌شود. آن وقت که راهسازی بشود، برای همه کشور می‌شود؛ آن وقتی که اینها بتوانند دارو برسانند، طبیب برسانند- عرض بکنم- دانشگاه درست کنند. اینها محتاج به یک مهلتی است. بله، اگر این خانه خرابها رفته بودند و خزینه مملکت سر جایش بود، آن وقت می‌گفتیم به دولت، که خوب، شما که پول دارید و خزینه دارید، یا الله، چرا نمی‌کنید؟ اما تهی کردند خزینه را، بردند همه را؛ دزدیدند، غارت کردند؛ خودشان و آن بستگانشان بانکها را خالی کردند، همه چیز ما را بردند و ما را به این حال فلاکت نشاندند. لکن من امیدوارم که به خواست خدا و به عنایتی که خدا به این مملکت دارد، به این مملکت اسلامی دارد، با خواست خدا، با همت همه برادرها، همه اقشار، این اشکالات رفع بشود، با یک مهلتی. باید ما همه صبر کنیم و مهلت به ما داده بشود.

مسئله شوراها

اما قضیه اینکه کارهای هر کسی به خودش باید [...] هر جایی به خودش، این جزء برنامه‌های اسلام است، و بنای ما هم بر همین هست. نه تنها شما، هر جا، در هر استانی، در هر جایی که هست، همان طوری که از اول قانون هم همین معنا بوده است، باید شوراهای ولایتی باشد. اینها باید بشود، و می‌شود و درصدد هستند. الآن مشغول طرح‌ریزی آن هستند که شما برای خودتان، مسائل خودتان باشد. انتخابات مال خودتان باشد؛ خودتان انجام بدهید. کارهایتان محول به خودتان باشد. نه تنها شما؛ خراسان هم همین طور، اصفهان هم همین طور، همه جا همین طور. این شوراها باید همه جا باشد و هر جایی خودش اداره کند خودش را. این، هم برای ملت خوب است، هم برای دولت خوب است. دولت نمی‌تواند همه جا را خودش تحت نظر بگیرد؛ وقتی محول کرد کار را به خود مردم، مردم در منطقه‌ای که هستند برای خودشان دلسوزتر هستند، بهتر اطلاع دارند به احتیاجات خودشان. اینها یک برنامه‌هایی است که در دست اجراست. گمان نکنید که‌ حالا این برنامه‌ها در جای دیگر پیاده شده و شما محروم مانده‌اید؛ چنین گمانی نکنید.

اجرای احکام اسلام‌

من از شماها تمنا دارم که سوء ظن به برادرهایتان نبرید. چنانچه ما سوء ظن نسبت به شما نداریم، شما هم نسبت به دولتتان، نسبت به ما، سوء ظن نداشته باشید، که ما می‌خواهیم خیر، یک قشری را بالا ببریم! این مال طاغوت بود؛ اینکه یک دسته‌ای نوکر برای خودشان می‌خواستند درست کنند، و برای خودشان دارودسته درست کنند و ....
همه ملت از خودمان است، و ما خودمان هم از همه ملت هستیم. و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستیم. من اطمینان می‌دهم به شما، که همه این مسائلی را که شما دارید حل بشود. قضیه اینکه آنجا امن و امان باشد و قضیه امنیتش باشد، البته ما تماس می‌گیریم با ستاد ارتش، با ژاندارمری، و سفارش می‌کنیم راجع به این. ان شاء الله همه موفق و موید باشید.
ان شاء الله خداوند همه شما را تایید کند، و همه ما با شما در تحت لوای اسلام و برای خدا و برای قرآن همه با هم این نهضت را حفظ بکنیم؛ و برسانیم به آنجایی که احکام اسلام را در خارج عیناً ببینیم، آن احکامی که همه قشرها را- علی السوا- هیچ کس را بر هیچ کس ترجیح نداد؛ الّا به تقوا، الّا به خداشناسی.



امام خمینی (ره)؛ 07 اردیبهشت 1358

صوت مطلب

کیفیت متوسطحجم 9/30 مگابایتبیشتر

جمله طلایی

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: