بسم الله الرحمن الرحیم
تمجید از انقلاب
چه خوب نهضتی بود، چه خوب قیامی! ما هر روز تقریباً با قشرهای مختلف، با گروههای مختلف از اقطار ایران مواجه هستیم. الآن در این مجلس خانمهای محترم قم، که فعالانه برای اسلام و نهضت و برای تربیت جامعه فعالیت میکنند، با آقایان بنابی، که از راه دور آمدهاند، در یک مکان مجتمعیم. این قبل از نهضت هیچ تحقق نداشت؛ شما یک راهی داشتید، ما یک راهی، آقایان هم یک راهی. چه خوب نهضتی که ما همه را در یک مکان مجتمع کرده است که با هم صحبت کنیم، مسائلی که احتیاج به آن داریم طرح کنیم، دردهای دل را بگوییم به هم، و راه جبرانش را هم گفته بشود؛ و شاید با گفتن درد و درمان بتوانیم به یک جایی برسیم.نگرانی از ریشههای پوسیده طاغوتیان
دردها زیاد است، و زیادتر بود، و بحمد الله یک مقداری از آن رفع شد. آنهایی که برای ما دردهای عظیم پیش آوردند، آنهایی که به کشور ما خیانت کردند، آنهایی که به بانوان ما بیشتر ظلم کردند تا به مردها، آنها که بانوان را به طوری به آنها ظلم کردند و به صورت اینکه میخواهیم خدمت بکنیم آنها را به عقب راندند؛ به آنها ظلم زیاد شد، به مردها هم شد، به همه اقشار ظلم شد، بحمد الله دست آنها کوتاه شد و امیدوارم که این قشرهای ضعیفی که مثل حیوانات ضعیف زیر زمین میلولند و میخواهند ریشههای گلها را فاسد کنند، آنها هم ان شاء الله از بین بروند.دردهای حالا هم زیاد است. دردهایی که به واسطه خیانتهایی که به ما کردند و به ملت ما کردند تتمه آن باقی است. خیانتها و تبلیغاتی که بر ضد اسلام و بر ضد قرآن کریم کردند و قشرها را خواستند از قرآن کریم جدا کنند و خواهران و برادران ما را خواستند از اسلام دور کنند، اینها باز یک مقدارشان هست با صورتهای مختلف. شما زحمت کشیدید، زن و مرد زحمت کشید، به خیابانها ریخت، جورها کشید، خونها داد که اسلام را زنده کند؛ برای اسلام خون داد، برای شهادت داوطلب شد.
آنکه میخواست ملت ما، آنکه به او رای داد ملت ما، «جمهوری اسلامی» بود. اسلام مورد نظر بود. الآن قشرهایی هستند که میخواهند اسلام را کنار بگذارند با نوشتن، با گفتن، با اجتماعات. این درد بزرگترین دردی است که الآن ملت ما به آن مبتلا هست؛ و ما از آن نگران که ملتی که رای داد بر جمهوری اسلامی، نود و نه و نیم درصد رای داد بر جمهوری اسلامی، یعنی ما اسلام را میخواهیم، اگر برای صرف جمهوری بود همچو رایی نبود؛ اگر برای جمهوری دمکراتیک بود همچو رایی نبود. دیگران هم از این حرفها سابقاً گفتند و شکست خوردند.
گروههای بیگانه از اسلام
ملت ما برای اسلام قیام کرد و برای اسلام راه را پیمود و برای اسلام خون داد، الآن قشرهایی هستند که میخواهند اسلام را کنار بگذارند. «جمهوری» تنها، از اسلام میترسند! جمهوری تنها، «جمهوری دمکراتیک»! آنها که میخواهند یک قدری در پرده صحبت کنند، «جمهوری دمکراتیک اسلام». اینها همه خدعه است! اینها برای این است که از اسلام میترسند. اسلام را مخالف میدانند با هواهای نفسانی خودشان. بیدار باشید! اگر انحرافی باشد از جمهوری اسلام، هر انحرافی اگر از جمهوری اسلامی- هر انحرافی- باشد، خلاف مسیر شماست، خلاف مسیر اسلام است. مسلمین توجه داشته باشند که در حزبهایی که صحبتشان از اسلام نیست، صحبتشان از دمکراتیک است، قشرهایی که به اسلام کار ندارند، گر چه به آزادی کار دارند، آزادی را میخواهند اما آزادی به غیر اسلام، ملت ما توجه کنند که لا اقل داخل این طور حزبها نشوند. شما عزیزان خودتان را برای اسلام دادید؛ حالا که عزیزها را دادید، به ضد اسلام بخواهید وارد بشوید، هدر بدهید خون عزیزان خودتان را؟ توجه بکنید! اینها میخواهند هدر بدهند خون شما را. اجتماعات اینها بر ضد اسلام است. چند روز پیش، این اجتماع زیاد داشتند به بهانه، و حرفهایشان به ضد اسلام بود. با اینها همکاری نکنید. مسلمین! با اینها همکاری نکنید، خودتان را از آنها دور نگه دارید، از اینها اجتناب کنید؛ اینها آزادی منهای اسلام را میخواهند. این غیر از طریقه شماست. شما اسلام را میخواهید، ما اسلام را میخواهیم که اسلام آزادی به ما بدهد، نه آزادی منهای اسلام. آنها استقلال منهای قرآن را میخواهند، ما قرآن را میخواهیم.«اسلام منهای روحانیت» خیانت است
ما اگر تمام آزادیها را به ما بدهند، تمام استقلالها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، نمیخواهیم. ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهای اسلام، ما بیزار هستیم از اینکه بگویند اسلام منهای روحانیت. اسلام منهای روحانیت خیانت است. میخواهند اسلام را ببرند، اول روحانیت را میبرند؛ اول میگویند اسلام را میخواهیم، روحانیت را نمیخواهیم! روحانیت استثنا بشود، اسلام در کار نیست. اسلام با کوشش روحانیت به اینجا رسیده است.بیدار باشید، خانمها بیدار باشید! آقایان بیدار باشید. مسائل شخصی خودتان را کنار بگذارید. مسائل جزئی را کنار بگذارید. احتیاجات را کنار بگذارید. امروز وقت این نیست که من محتاج هستم، من چیز ندارم. امروز وقت این است که ما اسلام را تقویت کنیم. همه اقشار بیدار باشند. کارگرها بیدار باشند، دهقانها بیدار باشند. بازاریها بیدار باشند، دانشگاهیها بیدار باشند، تز اسلام منهای روحانیت یعنی لا اسلام! درجه اولش این است؛ بعد هم کتابهای روحانیت را به دریا بریزند! بیدار باشید!
توجه به خطر عظیم
... من توجه شما را به این خطر، به این خطر عظیم، عطف میکنم. خطر بزرگ است؛ با صورتهای آزادی ما میخواهیم، دمکراتیک ما میخواهیم، استقلال میخواهیم. اسلام چه؟ منهای اسلام! در تمام حرفهایشان اسلام در کار نیست. اگر اسلام نبود، شما حالا در زاغهها بودید، شما در خارج کشور بودید. اگر در کشور بودید، در زاغهها زندگی میکردید، در بیغولهها زندگی میکردید، نمیتوانستید ظاهر بشوید. اسلام است که شما را آزادی داد و آورد در میدان. بر ضد اسلام قیام نکنید. خواهران من، عزیزان من، برادران من، عزیزان من، توجه داشته باشید توطئه در کار است، توطئه بزرگ در کار است، توطئهها در کار است. قشرهای مختلفی که به اسلام پشت کردهاند، و از اول توجه نداشتند، دارند با هم جمع میشوند.باید تجدید نظر کنند؛ باید در کارهای خودشان تجدید نظر کنند، در اجتماعاتشان تجدید نظر کنند. ملت نمیتواند توطئه را تحمل کند. ما تحمل نمیکنیم این توطئه را. اینها توطئه است؛ توطئه بر ضد اسلام؛ توطئه بر ضد ملت. آزادی هست، توطئه نیست. آزادی معنایش این نیست که بنشینید بر خلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسی ما دین را اسلام میداند.
خداوند ان شاء الله شرّ مفسدین را قطع کند. خدا به شماها توفیق عنایت کند. سلامت و سعادت عنایت کند. من از همه شما تشکر میکنم؛ و امیدوارم که با اراده قاطع، با اراده قاطع، با تصمیم قاطع، به پیش بروید. سلام بر همه شما. موفق باشید.