بسم الله الرحمن الرحیم
تقویت نیروی جسمی و روحی
از اینکه این جوانها از دست شما رفته است و مصیبت واقع شده است من متاثرم لکن برای اسلام و برای قرآن کریم ارزش دارد که همه از بین برویم. ما همه زندهایم برای احیای سنت پیغمبر اسلام و احیای قرآن کریم؛ و باید دین خودمان را به اسلام ادا کنیم. من وقتی که شما جوانها را میبینم، ما شاء الله جوانهای برومند و پهلوان، خیلی خوشم میآید و افتخار میکنم به اینکه این جوانها علاوه بر برومندی بدنی، توجه به دیانت و اسلام دارند و همان طوری که ورزش کردند برای تقویت بدن، ان شاء الله ورزش برای تقویت روح هم کردهاند و میکنند. وقتی این دو تا قوه با هم شد- قوه جسمانی و قوه روحانی- این ارزش خیلی پیدا میکند. قوه جسمانی برای خدمت و قوه روحانی هم برای هدایت. با قوه روحانی انسان هدایت کند خودش را و با قوه جسمانی خدمت کند. این دو قوه وقتی که مجتمع شد، یک انسان- به تمام معنا- انسان میشود. همان طور که در یک جامعه یک قوای فعاله و یک قوای هادیه میخواهد، یک «جامعه را هدایت کن» لازم است، و جامعه هم باید به آن هدایت عمل بکند، وقتی هدایت هدایتِ صحیح باشد و عمل عمل صحیح باشد، یک جامعه را راه میاندازد و یک جامعه را معتدل میکند، صحیح بار میآورد، در شخص هم همین طور است. شخص هم مثل یک جامعه میماند: یک قوه هادی میخواهد هدایت کند، و یک قوه عامله میخواهد که عمل بکند، یک عقل فعال میخواهد، یک عقل نظری میخواهد، و یک عقل عملی میخواهد [که] ادراک کند به آن عقل نظری مطالب را، و هدایت کند همین انسانْ خودش را به اینکه در راه آن مقصدی که دارد عمل بکند. همان طور که جامعه با این دو قوه اصلاح میشود، انسان هم با این دو قوه اصلاح میشود. و من امیدوارم که همین طوری که شما قوه جسمیتان بحمد الله سالم و خوب است قوای روحیتان همین طور، باشد؛ و با این دو قوه به اسلام خدمت بکنید.
تمام مقصد، اجرای اسلام
الآن وقتی است که ما بخواهیم این کشور را از این آشفتگیهایی که دارد نجات بدهیم، باید همه وجهه نظر را به اسلام بکنیم؛ تمام مقصد اسلام باشد. اسلام است که میتواند ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند. اسلام است که برای ما آزادی- یک آزادی سالم، آزادی صحیح- تامین میکند. اسلام است که میتواند ما را مستقل کند. اسلام است که میتواند روح ما را قوی کند، و به تبع آن جسم ما هم قوی بشود. ما همه الآن محتاج به این هستیم که در این آشفتگیهایی که البته بعد از هر انقلاب آشفتگیها هست و بحمد الله انقلاب ایران یک انقلابِ کم آشفتگی است آشفتگی هست اما نه مثل آنها که در جاهای دیگر، انقلابات دیگر بوده است. انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه ضایعاتش خیلی بوده است.
بحمد الله ایران، آن هم از برکت اسلام است؛ برای اینکه این مردمی که انقلاب کردند اسلامی بودند؛ مردمی نبودند که بخواهند بیجا خرابکاری بکنند؛ به حد خودشان کردند، به آن اندازهای که مفید بود میکردند، به آن اندازهای که مجاز بود میکردند. و لهذا بعد از انقلاب این طور آشفتگیهایی که در جاهای دیگر بود، این طور آشفتگیها نیست. البته یک گوشههایی از آن رژیم باز باقی است، و یک عمالی هم از خارجیها باز در بین مردم باقی هست لکن آن هم باید به همت ملت، به همت همه- با هم- این آشفتگیها ان شاء الله رفع بشود، و بعد هم با همت همه سازندگی شروع بشود، به همت همه، اسلام آن طوری که خدای تبارک و تعالی امر فرموده است تحقق پیدا بکند.
همکاری برای ساختن کشوری الهی
الآن الفاظ است، باز پا را از الفاظ بیرون نگذاشتهایم [به] جمهوری اسلامی رای هم دادیم اما آن معنا و آن محتوایی که باید تحقق پیدا بکند باز نشده است. الآن آشفتگیها همه جور هست. تحول لازم دارد از همه چیز آن، که بخواهد بشود همه آن آثار طاغوتی، که در همه جا الآن هست، الآن هم آثار در همه جا هست، همه اینها باید متحول بشود؛ تا اینکه اسلام به این طوری که، به آن چهره زیبایی که دارد تحقق پیدا بکند؛ یک مملکت الهی بشود در مقابل یک مملکت طاغوتی. طاغوت را که از بین بردید، باید به جای آن یک مملکت اسلامی و یک مملکت الهی درست بشود. مقابل طاغوت، الله است. با رفتن «طاغوت» باید مملکتِ «الله» پیدا بشود، مملکت الهی پیدا بشود. و آن هم با همت همه است. [نه] روحانیون میتوانند تنها کار را انجام بدهند و نه دولت میتواند تنهایی انجام بدهد و نه قشری از اقشار ملت. همان طوری که همه پیش بردید، با هم مساله را پیش بردید، با هم پیروزی را تا این حدود ایجاد کردید، نایل شدید به پیروزی، باز هم با هم باید این قافله را به منزل برسانید. اگر با هم نباشید، اگر این قوا همه با هم مجتمع نشوند، نمیتوانند کار انجام بدهند.
در آرزوی پیاده شدن آرمانهای اسلامی
این حرفهایی که این طرف و آن طرف گفته میشود، این اختلافاتی که دارد [پیوسته] دامن به آن زده میشود، همه اینها مخالف با مسیر ملت است. ملت ما با هم همه اسلام را خواستند. همه ملت فریاد کردند با «الله اکبر» که ما اسلام را میخواهیم، ما حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی میخواهیم. مقصد ملت اسلام است. اینها که گذشت، اینها مقدمات بود؛ اینها چون مانع بودند از اینکه اسلام تحقق پیدا بکند، مردم این مانعها را رد کردند، ظالمها را کنار زدند، آنهایی که غارت میکردند، اینها را کنار زدند لکن مقصد اصلی این است که یک حکومت اسلامی تحقق پیدا بکند؛ رژیم یک رژیم انسانی- اسلامی بشود و مملکت یک مملکت اسلامی- انسانی بشود؛ که اسلام در همه قشرهایمملکت- در همه قشرهای مملکت، همه جا- اسلام باشد، هر جا بروید رنگ اسلام ببینید. و من امیدوارم که با همت همه شما آقایان و با همت همه اقشار ملت این آرزویی که ما داریم تحقق پیدا بکند. خداوند ان شاء الله شما را توفیق دهد.
من امیدوارم که خداوند به همه شما توفیق عنایت کند، و اختلاف که ریشه همه مفاسد است کنار گذاشته بشود. همه با هم برادر، همه با هم برابر و دوست. در بین شما آن چیزی که از همه بیشتر به چشم میخورد محبتی است که در شماهاست. شماها اهل محبت هستید و محبت اقتضا میکند که اختلاف در کار نباشد. دو نفر که هم را دوست دارند با هم اختلاف نمیکنند، و شماها بینتان محبت رایج است و مردانگی. و امیدوارم که این صفت بزرگی- که هر دو آن صفت از طرف خداوند تبارک و تعالی است- این اسباب این باشد که اختلاف در کار نباشد. همه با هم، همهمان با هم.